ایده محمد ضیف: وحدت در داخل، طوفان بر دشمن

محمدمحسن فایضی کارشناس مسائل فلسطین در یادداشتی نوشت: محمد ضیف بواسطه زندگیای متفاوتِ متأثر از ۳۵ سال فرار و گریز از ترور صهیونیستها و شخصیت خاصش، از او تصویر، پیام یا روایتهای کمی در دسترس است.
گروه بین الملل ایران آنلاین، محمد ضیف بواسطه زندگیای متفاوتِ متأثر از 35 سال فرار و گریز از ترور صهیونیستها و شخصیت خاصش، از او تصویر، پیام یا روایتهای کمی در دسترس است.
همان گونه که خودش میگوید همیشه میهمان بوده است: «به خدا سوگند که همواره در حرکت بودم، میهمانی در این سرزمینها، از شمال نوار غزه تا جنوب آن، تا کرانه باختری، در هر گوشهای از این دیار عزیز.»
ضیف در طول 35 سال فعالیت جهادیاش که 25 سال آن را در رأس رهبری نیروهای قسام گذراند، کمتر از انگشتان دستش پیام یا صوت منتشر کرد. اما چگونه میشود کسی که همیشه در سایه بوده است، تصویری از او نیست و مردم در رسانهها کمترین موضع و بیان را از او میشنوند، همگی او را صدا میزنند و به گواه برخی نظرسنجیها مشهورترین و محبوبترین شخصیت فلسطینی بود؟
به تعبیر شهید یحیی سنوار همه از دیندار و غیردیندار، فلسطینی و غیر فلسطینی فریاد میزنند. «حط السیف قبال السیف احنا رجال محمد ضیف» شمشیر در مقابل شمشیر بگذار؛ ما مردان محمد ضیف هستیم!
این محبوبیت محمد ضیف در سکوت، ناشی از نگرش و عیان بودن عملکرد نیروهای قسام است. قسام در دو دهه اخیر اقداماتی مشخص و واضح از خود به یادگار گذاشت. عملکرد دو انتفاضه اول و دوم، آزادسازی نوارغزه، اسیرگیری شالیت و تبادل و آزادسازی بیش از هزار فلسطینی و در نهایت طوفان الاقصی.
جامعه فلسطینی شاهد و نظاره گر است که نیروهای قسام در 25 سال اخیر علیرغم چالشهای فراوان داخلی و بیرونی، اما همواره نوک سلاحش را به سوی دشمن بیرونی گرفته است و علیرغم اقدامات طیفهای دیگر فلسطینی بالاخص جریان مشهور به اسلو و تشکیلات خودگردان فلسطین، تا جای ممکن از درگیری با آنها دور بوده است و هیچگاه بر قدرت حریص نبوده است.
در سال 1993 با امضای توافقنامه اسلو و به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی عرفات و پیامدهای سنگین آن برای مردم فلسطین، اختلاف نظرهایی در آن زمان مطرح شد. برخی در مقابل آن تسلیم شدند. برخی بر این ایده بودند که باید همزمان با اشغالگر و دولت جدید فلسطینی یعنی تشکیلات خودگردان مبارزه کرد، زیرا این دو را یکسان میدانستند.
اما عملکرد محمد ضیف و قسام نشان داد که او تصمیمی عاقلانه و شرافتمندانه گرفته است. علیرغم اقدام خاص تشکیلات و آغاز دستگیریها و اذیتهای پلیس تشکیلات علیه نیروهای مقاومت اما ضیف و قسام تفاوت آشکاری بین دولت فلسطین و اشغالگران قائل شدند و نمیخواستند بخشهای وسیعی از کسانی را که پیشتر در حال مبارزه با اشغالگران بودند، هم ردیف با اسرائیلیها قرار دهند.
این گروه همچنین بر لزوم ادامه جهاد و عدم تسلیم سلاح تأکید داشت. این دیدگاه توسط محمد ضیف و گروههای تحت رهبری او پذیرفته شد.
این نگاه حتی در سال 2000 و با تصمیم عرفات برای بازگشت به مسیر مبارزه با شکست اسلو همچنان برقرار بود. با آنکه برخی معتقد بودند بازگشت عرفات به مسیر انتفاضه در راستای کسب محبوبیت و قدرت برای ادامه مسیر مذاکرات و تشکیلات خودگردان است، اما ضیف دیدگاه دیگری داشت که بر اساس آن، حتی اگر انتفاضه از سوی عرفات حمایت شود، وظیفه ایجاب میکرد که به طور کامل در آن مشارکت کرده و آن را به شکلی هدایت کنیم که جریان سازش نتواند مسیر آن را منحرف کند.
مردان بزرگ همواره در مظان اتهاماند. اما همواره مصداق «رحماء بینهم اشداء علی الکفاراند.» مرزبندیها وقتی دقیق باشد، حتی میتوان محبوب ملتی و جریانهایی با تکثر سلایق بود و مسیر مقاومت را پیش برد. قسام در دوران محمد ضیف اگرچه با دشمن صهیونیستی و منافقینی که همکاری مستقیم با دشمن داشتند تندترین برخوردها را داشته، اما با ملت فلسطین و جریانهای مختلفاش تا جای ممکن مدارا کرده است.
محمد ضیف همیشه از درگیر شدن در هر گونه اختلاف داخلی، چه بزرگ و چه کوچک، پرهیز میکرد و تمام تلاش خود را برای ساختن نیرویی سازمانیافته به کار میبرد که متعلق به تمام مردم فلسطین باشد. یکی از مصداقهای این نگرش، عملکرد محمد ضیف در بحران سوریه است. نامهای از او و فرماندهان قسام نشان میدهد که او خطاب به طیف سیاسی حماس تذکر میدهد که ورود به بحران سوریه که یک نزاع درون امتی است، هیچ آوردهای برای مقاومت و فلسطین ندارد.
انتهای پیام/