«ایران» وجوه شخصیتی و کارنامه مدیریتی سید ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان را بررسی کرد

۹ روایت از شهدای خدمت

سیاست

99579
۹ روایت از شهدای خدمت

در آستانه سالروز شهادت سیدابراهیم رئیسی و سایر شهدای خدمت، چهره‌های مطرح سیاسی کشور از خدمات و ابعاد شخصیتی او گفتند.

گروه سیاسی روزنامه ایران_ در آستانه سالروز شهادت سیدابراهیم رئیسی و سایر شهدای خدمت، چهره‌های مطرح سیاسی کشور از خدمات و ابعاد شخصیتی او گفتند.
 غلامعلی حداد عادل مشاور عالی رهبر انقلاب، حسین مظفر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و علی آقامحمدی دیگر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، هر کدام در گفت‌وگوهای جداگانه‌ای از زاویه نگاه خویش، به تشریح ابعاد شخصیتی رئیس‌جمهور شهید دولت سیزدهم پرداختند.  این گفت‌وگوها پیش از انتشار، برای بهره‌برداری در اختیار روزنامه ایران قرار گرفت.

شهید امیرعبداللهیان؛ نماد هم‌افزایی میدان و دیپلماسی

سیدعباس عراقچی
وزیر امور خارجه

شهید حسین امیرعبداللهیان در شرایطی سکان وزارت امور خارجه را در دست گرفت که پیشینه‌ای جامع از سطوح کارشناسی تا مدیریت کلان دیپلماسی کشور در کارنامه خود داشت. این سیر تدریجی و تجربه‌محور، برای نخستین‌بار پس از سال‌ها، آرامشی کم‌سابقه در ساختار وزارت خارجه پدید آورد. اعتماد بدنه دیپلماتیک به او کامل بود و این سرمایه اجتماعی به‌سرعت به انسجام سازمانی و افزایش کارآمدی وزارت امور خارجه منجر شد.
اما دوران تصدی ایشان از نظر تحولات راهبردی، یکی از پرتلاطم‌ترین ادوار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود. مذاکرات احیای برجام که از دولت قبل به‌جا مانده بود، نیازمند پیگیری دقیق، هوشمندانه و در عین حال صبورانه بود. شهید امیرعبداللهیان این مسیر را با واقع‌بینی و صیانت از خطوط قرمز نظام دنبال کرد.
همزمان، بحران اوکراین و پیامدهای بین‌المللی آن، از جمله فشارهای سیاسی و رسانه‌ای علیه ایران، فضای دیپلماسی کشور را با چالش‌های متعددی مواجه ساخت. اما نقطه عطف دوره وزارت ایشان، بدون شک در واکنش جمهوری اسلامی ایران به تحولات پرشتاب منطقه‌ای رقم خورد.
عملیات «طوفان الاقصی» و متعاقب آن، حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق که به شهادت چند تن از سرداران سپاه انجامید، آغازگر مرحله‌ای جدید بود. در این شرایط، جمهوری اسلامی ایران ناگزیر به اجرای عملیات «وعده صادق۱» شد؛ عملیاتی که در آن، هماهنگی بی‌نظیری میان میدان و دیپلماسی به نمایش گذاشته شد.
شهید امیرعبداللهیان نه‌تنها در حین عملیات، بلکه در پی آن، با مجموعه‌ای از رایزنی‌های پرحجم دیپلماتیک، مسیر جلوگیری از تبدیل تنش به جنگی فراگیر را هموار کرد. او بار دیگر ثابت کرد که دیپلماسی می‌تواند دستاوردهای میدان را تثبیت، تبیین و تأمین کند. «وعده صادق ۱» نمونه درخشانی از این هم‌افزایی راهبردی بود.
از دیگر اقدامات ماندگار در دوره وزارت ایشان، پیوستن ایران به سازمان‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بود. گرچه فرآیند عضویت در سازمان همکاری شانگهای در دولت قبل آغاز شده بود، اما نهایی شدن آن در دولت شهید رئیسی و با پیگیری‌های دقیق امیرعبداللهیان محقق شد. اما پیوستن ایران به بریکس، حاصل ابتکار و تدبیر کاملاً مستقل دولت سیزدهم بود. این عضویت در لحظه‌ای تاریخی و تعیین‌کننده رقم خورد، اگر ایران آن فرصت را از دست می‌داد دیگر امکان الحاق به این بلوک مهم اقتصادی و سیاسی برایش فراهم نمی‌شد؛ چنان‌که اکنون نیز درِ بریکس بر بسیاری از کشورها بسته شده است.
در کنار تحولات کلان بین‌المللی، یکی دیگر از وجوه برجسته دیپلماسی دولت سیزدهم، پیگیری سیاست همسایگی در دوره وزارت شهید امیرعبداللهیان و تبدیل مرزها از عرصه تهدید به فرصت بود. در نگاه او، مرزها نه خطوط گسست، بلکه پیوندهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان ملت‌ها به شمار می‌رفت که در همین چهارچوب سیاست همسایگی را با رویکردی عمل‌گرایانه و مستمر دنبال کرد. هرچند همسایگی همواره بخشی از راهبرد سیاست خارجی ایران بوده است، اما در دولت سیزدهم به‌صورت هدفمند و با عنوان مشخص «سیاست حسن همسایگی» دنبال شد. نتیجه این سیاست، بهبود کم‌سابقه روابط با کشورهای منطقه، به‌ویژه حاشیه خلیج فارس بود.
بازسازی اعتماد میان ایران و برخی همسایگان به‌ویژه عربستان سعودی، یکی از دستاوردهای برجسته سیاست همسایگی است. شرایطی که پیش‌تر به‌دلیل سوءظن ها و فاصله سیاسی، برخی کشورهای منطقه را به سمت بازیگران فرامنطقه‌ای سوق داده بود، با پیگیری‌های مداوم وزارت خارجه و اعتمادسازی تدریجی، به سمت تعامل و گفت‌وگو تغییر مسیر داد. این تغییر، محصول یک رویکرد راهبردی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود که بر پایه فهم دقیق از مختصات منطقه‌ای، توازن منافع و نیاز به سازوکارهای بومی امنیت‌ساز طراحی و پیاده‌سازی شد. گفت‌وگوهای امنیتی و سیاسی با عربستان سعودی که در چندین دور مذاکره در بغداد و عمان دنبال شد، نمایانگر بلوغی در دیپلماسی منطقه‌ای ایران بود؛ بلوغی که همزمان از منافع ملی صیانت کرد و راه را برای آغاز فصل جدیدی از همکاری‌های منطقه‌ای گشود.
شهید امیرعبداللهیان، چه در میدان بحران و چه در حوزه فرصت سازی، دیپلماسی را ابزاری برای پیشبرد اهداف ملی می‌دانست؛ ابزاری هوشمندانه، صبورانه و عزتمند. کارنامه او نشان داد که سیاست خارجی اگر بر پایه تجربه، عقلانیت و انسجام عمل کند، می‌تواند از دل تهدیدها فرصت بسازد و از دل میدان، دیپلماسی مؤثر استخراج کند.
نام او در حافظه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با دیپلماسی صبورانه، مؤثر و مبتکرانه‌ای گره خورده است که در پرتو آن، اعتماد بازسازی شد، فرصت‌ها خلق شدند و ایران بار دیگر در جایگاه طبیعی خود در معادلات منطقه‌ای قرار گرفت.

 همیشه در فکر تغییرات ماندگار بود

علی آقامحمدی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

وقتی نام شهید رئیسی به میان می‌آید، اولین ویژگی‌ای که به ذهن من متبادر می‌شود، خادم اسلام بودن، پرجنب‌وجوش و انقلابی بودن ایشان است؛ کسی که همیشه در فکر و اندیشه ایجاد تغییرات ماندگار بود.
من سابقه طولانی و نزدیکی با ایشان دارم؛ از زمانی که طلبه بودند و در مراحل مختلف رشد کردند، تا زمانی که وارد قوه قضائیه شدند و به ریاست این قوه رسیدند، سپس مسئولیت آستان قدس رضوی را بر عهده گرفتند و در نهایت رئیس‌جمهوری شدند. در تمام این سال‌ها، چیزی که همیشه در ایشان به یاد دارم، شخصیتی آرام و متین بود که نسبت به مسائل حساسیت داشت و همواره دنبال راه‌حل بود. ایشان شنونده خوبی بودند و دیدگاه‌های مختلف را می‌شنیدند. ویژگی بارز دیگری که در ایشان می‌دیدم، انعطاف‌پذیری بالا بود؛ برخلاف بسیاری از سیاسیون که در یک جهت خاص منجمد می‌شوند و اصرار دارند، آقای رئیسی هرگز چنین نبودند و همیشه توانایی تطبیق و انعطاف داشتند. همچنین، ذوب بودن در ولایت از دیگر خصوصیات کم‌نظیر ایشان بود. وقتی خبر شهادت ایشان را شنیدم، احساسی شبیه به از دست دادن خودم داشتم؛ حسی عمیق و دردناک که هنوز هم باورش برایم سخت است.

شهادت رئیسی خسارت بزرگی برای کشور بود

حسین مظفر
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

زمانی که شهید رئیسی در شورای نظارت بر صدا و سیما حضور داشتند و من نیز عضو آن شورا بودم، همکاری نزدیکی با ایشان داشتم. همچنین در دوره‌ای که ایشان در آستان قدس رضوی مسئولیت داشتند، باز هم افتخار همکاری با ایشان را داشتم. در دوران نظارت و همچنین در دولت که بنده مأموریتی داشتم، این همکاری‌ها ادامه داشت. متأسفانه خلأ وجود ایشان تأثیر مهم و قابل توجهی در روند انقلاب به وجود آورد. البته روند انقلاب به گونه‌ای است که ملت ما با چنین شهادت‌ها و سختی‌ها آشنایی کامل دارد و همواره با استقامت و پایداری، هرگز از آرمان‌های انقلاب دست نمی‌کشند. اما در عین حال، شهادت ایشان خسارت بزرگی برای کشور بود. وقتی خبر شهادت ایشان را شنیدم، بسیار متأثر شدم. باورکردنی نبود. این خبر شوکی بزرگ برای من و کل جامعه بود؛ به راستی که چگونه چنین حادثه‌ای ناگهانی رخ داد و چرا جامعه ما از استمرار خدمت چنین فردی محروم ماند.

خستگی ناپذیر برای ایران

 غلامعلی حدادعادل
مشاور عالی رهبر انقلاب اسلامی

شهید رئیسی شخصیتی بود که ویژگی‌های بارزی همچون صداقت، پرکاری، خستگی‌ناپذیری و دلسوزی عمیق برای ملت ایران را در خود داشت.
ایشان همواره با تلاش مستمر برای اجرای رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، نقشی مؤثر در پیشبرد اهداف کشور ایفا می‌کردند. این صفات برجسته در ذهن ما نقش بسته و باعث شده بود تا رابطه‌ای صمیمانه و مستحکم با ایشان داشته باشیم.  اکنون که ایشان را از دست داده‌ایم، جای خالی‌شان بشدت احساس می‌شود و هنوز باورمان نمی‌شود که دیگر در میان ما نیستند.
در واقع، تمام آشنایی و همکاری ما با شهید رئیسی، به نوبه خود یک خاطره ماندگار و گران‌بهاست که همیشه در ذهن باقی خواهد ماند.

امیر دیپلماسی مقاومت

شیخ حسن بغدادی
عضو  شورای مرکزی حزب‌الله لبنان

ایران کشوری بزرگ است. کشوری با سازمان، وزارتخانه، سیستم و رهبری‌ای مقتدر. کشوری با تنوع مذهبی، قومیتی و حتی سیاسی. اما با این همه تنوع، انسجام ملی‌اش در بزنگاه‌ها مثال‌زدنی است.
اتفاقی که با شهادت رئیس‌جمهوری و وزیر خارجه رخ داد اگر در کشور دیگری رخ می‌داد، بی‌تردید آن کشور را به هم می‌ریخت. تاریخ جهان، چنین تجربه‌هایی را در حافظه دارد. کشورهایی که با یک شوک سیاسی یا امنیتی، دچار فروپاشی یا دست‌کم بحران‌های عمیق شدند. اما جمهوری اسلامی ایران، سال‌هاست که در برابر چنین طوفان‌هایی ایستاده و از آنها عبور کرده است.
 این بار هم در حالی که رئیس‌جمهوری و وزیر امور خارجه با هم به شهادت رسیدند، کشور نه‌تنها متوقف نشد، بلکه با صلابت مسیر خود را ادامه داد. سیستم مدیریتی کشور با همراهی جامعه ایرانی، نشان داد که چگونه می‌توان بحران را به انسجام تبدیل کرد. دولت و ملت، دست در دست هم مسیر اداره کشور را پیش بردند و رئیس‌جمهوری جدید را انتخاب کردند؛ بی‌آن‌که کوچک‌ترین خللی در روند اداره کشور پدید آید.
در کنار این انسجام داخلی، آنچه جلوه‌ای ویژه به این رویداد داد، حضور پررنگ گروه‌های مقاومت منطقه بود؛ از لبنان و فلسطین تا عراق و یمن. آنها نه‌تنها در مراسم تشییع حضور یافتند بلکه با تمام وجود نشان دادند که رابطه‌شان با جمهوری اسلامی صرفاً یک تعارف سیاسی نیست. این رابطه، ریشه‌دار و واقعی است. رابطه‌ای که جمهوری اسلامی سال‌ها برای آن هزینه داده و بر آن پافشاری کرده است.
این حضور، نماد همان جایگاهی است که ایران در محور مقاومت دارد. گروه‌های مقاومت، ایران را مادر خود می‌دانند؛ کشوری که پشت آنها ایستاده و در برابر فشارها عقب‌نشینی نکرده است. یکی از دلایل این همبستگی، نگاه مردمی و اولویت‌های اصیلی است که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی نهادینه شده است. مسأله فلسطین، نه یک شعار بلکه یکی از ارکان سیاست خارجی ایران است. حتی در روزهای سخت، این موضوع از دستور کار مسئولان کشور خارج نشده است.
رئیس‌جمهوری شهید و وزیر خارجه شهید، تا آخرین لحظات عمرشان، فلسطین را اولویت خود می‌دانستند.  گریستن‌شان برای غزه در مجامع بین‌المللی، سخنرانی‌های پرشورشان و پیگیری‌های شبانه‌روزی‌شان، گواهی است بر اینکه سیاست خارجی ایران بر پایه اصولی بنا شده که عقب‌نشینی در آنها معنا ندارد.
جمهوری اسلامی در کنار ملت مظلوم فلسطین ایستاده و رژیم صهیونیستی را به‌عنوان غده‌ای سرطانی در منطقه می‌شناسد که باید از میان برداشته شود. رئیس‌جمهوری شهید، همان راه امام خمینی(ره) را ادامه داد. او در اندیشه امام ذوب شده بود و مسیر رهبری انقلاب را با جدیت دنبال می‌کرد؛ بویژه در حوزه حمایت از مظلومان فلسطین و غزه.
برای او، آزادی فلسطین و رهایی مردم غزه از رنج و محاصره، یک اولویت راهبردی بود.  اما شهادت وزیر خارجه، حسین امیرعبداللهیان،  حادثه ای دردناک  بود. او شخصیتی متمایز و اندیشمند با ذهنی فعال و حضوری تأثیرگذار در میدان سیاست منطقه بود. مسائل امت اسلامی را به خوبی می‌شناخت و در تحولات بعد از آغاز «طوفان الاقصی» تا جنایات رژیم صهیونیستی همواره در صحنه بود.
او در لبنان، در کشورهای منطقه و در هر جایی که نیاز بود حضور داشت. قطعاً از دست دادن چنین فردی ضایعه‌ای بزرگ است.   اما در ایران، شهادت به معنای پایان راه نیست. جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت، راه را ادامه می‌دهند. هیچ‌گاه با رفتن یک فرد، مسیر متوقف نمی‌شود. این منطق در عمق فرهنگ و باورهای این ملت و این نظام ریشه دارد. شهادت نقط پایان نیست؛ آغاز مسیر جدیدی است با انگیزه‌ای تازه‌تر.

صدای مردم مظلوم فلسطین

حمید عبدالقادر
مشاور نخست‌وزیر یمن

شهید سید ابراهیم رئیسی و شهید حسین امیرعبداللهیان نه‌تنها به عنوان رئیس‌جمهوری و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بلکه به‌عنوان دو چهره شاخص در جبهه مقاومت و خدمت در حافظه ملت ایران و امت اسلامی باقی خواهند ماند.
این دو بزرگوار به همراه دیگر همراهان‌شان، شهدای خدمت بودند؛ کسانی که در راه انجام وظیفه، بی‌وقفه و بی‌ادعا تلاش کردند و جان خود را فدای امنیت، عزت و آرمان‌های مردم کردند. اما وجه دیگر این شهادت، آنها را در قامت شهدای مقاومت نیز تعریف می‌کند؛ شهدایی که در میدان سیاست خارجی و در قلب بحران‌های منطقه‌ای، به دفاع از مظلومان برخاستند. نقش این عزیزان در حمایت از مسائل امت اسلامی، بویژه در یمن، لبنان، فلسطین و سوریه، هرگز از یاد نخواهد رفت.
این چهار نقطه، خطوط اصلی نبردهای مقاومت‌اند و شهید رئیسی و شهید عبداللهیان در هر چهار جبهه، یاور آرمان‌ها و مدافع ارزش‌های اسلامی بودند. آنها با شجاعت و عزمی راسخ، پیام انقلاب اسلامی را به سراسر منطقه منتقل کردند و سیاست خارجی کشور را در مسیر آرمان‌گرایی عقلانی هدایت کردند.
شهید امیرعبداللهیان شخصیتی بود که حضورش در صحنه‌های مختلف بین‌المللی با خود پیام مظلومیت ملت فلسطین را به همراه داشت. او تنها یک دیپلمات رسمی نبود، بلکه صدای ملت‌های مظلوم منطقه در سازمان‌ها و نشست‌های جهانی بود.
با دیدارها، سفرها و تماس‌های مکرر و بی‌وقفه، او به‌نوعی ۲۴ ساعته در حال پیگیری مسائل امت اسلامی بویژه مردم فلسطین بود. این پشتکار از او چهره‌ای متمایز و تأثیرگذار در میدان دیپلماسی مقاومت ساخت.
 در ماه‌های اخیر و پیش از شهادتش با آغاز دور جدید جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و بویژه غزه، شهید امیرعبداللهیان تمام توان و دغدغه خود را صرف دفاع از مردم بی‌دفاع کرد.
او نه‌تنها در تهران که در هرجای جهان که لازم بود حضور پیدا می‌کرد تا در دفاع از کودکان غزه از هیچ تلاشی فروگذار نکند. دیپلماسی او فقط محدود به بیانیه و مذاکره نبود؛ بلکه ترکیبی بود از باور، عمل و ایستادگی. فراموش نمی‌کنیم که او در کنار ملت‌های منطقه، همچون یمن، سوریه، لبنان و الجزایر نیز ایستاد. الجزایر، کشوری با تاریخ استعمارستیزی، امروز نیز بخشی از محور مقاومت فرهنگی و سیاسی جهان اسلام به‌شمار می‌رود.
شهید امیرعبداللهیان، با درک این پیوستار تاریخی، تلاش می‌کرد که دیپلماسی جمهوری اسلامی را در پیوند با حافظه مقاومت جهان اسلام، زنده و مؤثر نگه دارد. شهید عبداللهیان، فرزند دیپلماسی مقاومتی بود که امروز بیش از همیشه، صدایش در جهان طنین‌انداز است. شهادتش، پایانی برای او نیست؛ بلکه آغازی دوباره برای نسلی است که باید این پرچم را برافراشته نگاه دارد.

رفیق دقیق

مجتبی امانی
سفیر ایران در لبنان

در طول سال‌های خدمت در وزارت امور خارجه، افتخار آشنایی و همکاری با شخصیت‌هایی را داشتم که هر یک در مقطعی از تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، اثرگذار بودند؛ اما کمتر کسی را می‌توان یافت که همچون شهید حسین امیرعبداللهیان، هم در میدان سیاست و هم در عرصه اخلاق و انسانیت، چنین حضوری مؤثر و ماندگار از خود بر جای گذاشته باشد.
آشنایی نزدیک من با شهید امیرعبداللهیان به سال ۱۳۸۹ بازمی‌گردد؛ زمانی که ایشان در پایان مأموریتی شخصی، سفری به قاهره داشتند و من در آن زمان ریاست دفتر نمایندگی ایران در مصر را بر عهده داشتم. همان اولین دیدار، نشانه‌های شخصیتی متواضع، منضبط و عمیقاً مردمی او را برایم روشن کرد. اصرار داشت تمام هزینه‌های سفر از محل منابع شخصی تأمین شود و هیچ‌گونه باری بر دوش دولت نگذارد. خانواده‌ای همدل، منسجم و فروتن همراهش بودند؛ دو فرزند عزیزی که امروز یادگارهای آن شهیدند.
با آغاز تحولات جهان عرب و بروز انقلاب‌ها در کشورهای منطقه، از یمن تا تونس، مسئولیت‌های منطقه‌ای ایشان در وزارت امور خارجه و حضور مکرر هیأت‌های ایرانی در مصر، فرصت همکاری‌های گسترده‌تری را فراهم کرد. شهید امیرعبداللهیان در بحبوحه تحولات پیچیده منطقه‌ای، توانست با دقت، سرعت و تدبیر، دیپلماسی مؤثری را پایه‌گذاری کند؛ چیزی فراتر از مأموریت اداری، بلکه نوعی تعهد تاریخی به ثبات منطقه و منافع ملی ایران. با آغاز به کار دولت سیزدهم، انتخاب او به‌عنوان وزیر امور خارجه، نه فقط تصمیمی هوشمندانه، بلکه پاسخی تاریخی به ضرورت بازگشت عقلانیت، عزت و عمل‌گرایی به دستگاه دیپلماسی بود.  
در طول دوره وزارت شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان، لبنان یکی از مقاصد پرتکرار و راهبردی سفرهای او بود. طی کمتر از سه سال، او هشت بار به بیروت آمد؛ نه به‌عنوان یک مقام رسمی صرف، بلکه به‌مثابه دیپلماتی آشنا به جغرافیای مقاومت که ضرورت حضور میدانی در منطقه را به‌خوبی درک کرده بود. سفرهایی که هر دو یا سه ماه یکبار تکرار می‌شد، گویای نگاهی دقیق، عمیق و راهبردی بود؛ نگاهی که لبنان را نه صرفاً در چهارچوب روابط دوجانبه که در بستر تحولات منطقه و جبهه مقاومت می‌دید.
اما شاید مهم‌ترین بخش این سفرها، دیدارهای تکرارشونده‌اش با شهید سید حسن نصرالله بود؛ دیدارهایی که ساعت‌ها به درازا می‌کشید.
جلساتی طولانی، صمیمی و در عین حال مملو از بررسی‌های استراتژیک درباره وضعیت لبنان، شرایط مقاومت، تحولات منطقه‌ای و حتی موضوعات کلان جهانی. من نیز به عنوان سفیر، در بیشتر این نشست‌ها حضور داشتم و بارها شاهد گفت‌وگوهایی بودم که فراتر از یک تعامل دیپلماتیک، به تبادل نظر دو فرمانده در سنگر جهاد سیاسی شباهت داشت.  
شهید امیرعبداللهیان دیپلماسی را نه در سالن‌های رسمی، بلکه در کنار میدان، در دل بحران و در بطن مقاومت معنا کرده بود و شاید راز تأثیرگذاری‌اش هم در همین حضور مستمر و مؤثر در صحنه‌هایی بود که بسیاری از آن پرهیز می‌کردند. پس از اعلام خبر شهادت او، موجی از اندوه لبنان را درنوردید.
صدها نفر از چهره‌های برجسته لبنانی، فلسطینی و بین‌المللی برای ادای احترام به سفارت ایران آمدند؛ از رؤسای‌جمهوری پیشین گرفته تا رهبران مقاومت، از سفرای خارجی تا مردم عادی. شاید هیچ‌گاه، جز پس از رحلت امام خمینی(ره)، چنین حجم بی‌نظیری از پیام‌های تسلیت به سفارت ایران نرسیده بود.
امیرعبداللهیان برای ما تنها یک وزیر نبود؛ فرمانده‌ای سیاسی، دیپلماتی آرمان‌گرا و در عین حال واقع‌بین که با تکیه بر دیپلماسی مقاومت، در دل دشمنان هراس و در دل دوستان امید می‌نشاند. رفیقی بود دقیق، متعهد و آگاه، که با شهادتش، نه‌فقط وزارت خارجه که تاریخ دیپلماسی مقاومت یکی از ستاره‌های درخشان خود را از دست داد.

هم انقلابی بود هم اهل عقلانیت

محمد جمشیدی
معاون سیاسی دفتر شهید رئیسی در دولت سیزدهم

شهید امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، با تکیه بر اخلاق حرفه‌ای و تعهد به اصول انقلاب اسلامی، نقش مهمی در سیاست خارجی دولت سیزدهم ایفا کرد. حمایت او از مقاومت منطقه‌ای، بویژه در دفاع از فلسطین، او را به «وزیر خارجه مقاومت» بدل ساخت.
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید امیرعبداللهیان به عنوان مجری سیاست خارجی کشور در دوره دولت سیزدهم، توجه به رعایت اخلاق و حرفه‌ای‌گری به صورت توأمان در این عرصه بود.
اگرچه من به عنوان معاون سیاسی دفتر شهید رئیسی در جریان امور سیاست خارجی دولت قرار می‌گرفتم اما بارها در جلسات از نزدیک شاهد مواضع وطن‌پرستانه و دلسوزانه شهید امیرعبداللهیان بودم. مواضع صریح و مکرر شهید امیرعبداللهیان در دفاع از فلسطین و تلاش‌های عملی او برای تقویت قدرت مقاومت در منطقه، لقب «وزیر خارجه مقاومت» را برازنده او کرده بود.
این اتفاق بویژه بعد از طوفان‌الاقصی و حمایت همه‌جانبه شهید رئیسی و شهید امیر‌عبداللهیان در اعلام موضع به صورت متداوم مشهود بود. با اینکه ابتکارعمل‌های گسترده‌ای در رابطه با تقویت همکاری‌های منطقه‌ای از سوی شهید امیرعبداللهیان در راستای منافع ایران و جریان مقاومت ترتیب داده شد.
این اقدامات در چهارچوب دیدار با سران قدرت‌های جهانی از جمله روسیه یا دیدار با سران کشورهای منطقه از جمله عربستان و حضور در مجامعی مثل سازمان کنفرانس اسلامی و اجلاس بریکس به حد اعلای خود رسید.
انقلابی‌گری و عقلانیت در رویکرد سیاست خارجی دولت شهید رئیسی با هم ممزوج بود.
اگرچه طرف غربی سعی می‌کند رویکرد انقلابی را به نوعی رویکرد تهاجمی تعریف کند اما رویکرد انقلابی بر پافشاری بر اصول اساسی انقلاب است.
از این رو بود که طرف‌های غربی هم بعداً متوجه شدند، آن چیزی که می‌خواستند علیه ایران رقم بزنند کارساز نشد. بر این اساس از جمله دستاوردهای سیاست خارجی دولت شهید رئیسی، احیای گفتمان انقلاب اسلامی در سیاست خارجی، رکوردشکنی در افزایش میزان صادرات غیرنفتی، بهبود روابط با کشورهای منطقه از جمله عربستان بود و نکته بعد اینکه باور طرف‌های غربی نسبت به قدرت و توانمندی کشور تغییر کرد و آنها متوجه شدند که باید از موضع احترام با ایران صحبت کنند.

ایران آنلاین
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست