خطیب زاده:

سیاست خارجی موفق، مبتنی بر سیاست داخلی همگرا و اجماعی است

سیاست

99776
سیاست خارجی موفق، مبتنی بر سیاست داخلی همگرا و اجماعی است

رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه با اشاره به تمرکز گفت‌وگوهای صورت گرفته در مجمع تهران حول محور مفهوم «وفاق» گفت: اساسا سیاست خارجی امتداد و ادامه سیاست داخلی است.

ایران آنلاین: رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه با اشاره به تمرکز گفت‌وگوهای صورت گرفته در مجمع تهران حول محور مفهوم «وفاق» گفت: اساسا سیاست خارجی امتداد و ادامه سیاست داخلی است. از این منظر سیاست خارجی زمانی موفق است که بر سیاست داخلی همگرا و اجماعی مبتنی باشد و صدای واحدی از کشور شنیده شود.

به گزارش ایرنا،  «مجمع گفتگوی تهران» (Tehran Dialogue Forum) روزهای ۲۸ و ۲۹ اردیبهشت سال جاری با حضور و سخنرانی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران و مقامات عالی‌رتبه از کشورهای مختلف، از جمله وزرا و رؤسای اندیشکده‌ها و صاحب‌نظران بین‌المللی برگزار شد.

با پایان این نشست دو روزه «سید عباس عراقچی» در حساب کاربری خود در شبکه در این باره نوشت: مجمع گفتگوی تهران ۲۰۲۵ جلوه‌ای از درک متقابل، گوش‌سپردن مسئولانه و گفت‌وگوی صادقانه بود. این رویداد، تهران را به قلب تپنده‌ وفاق منطقه‌ای و کانونی برای دیپلماسی در فضایی متفاوت و نوآورانه تبدیل کرد.

درباره موضوعات مطرح شده در این مجمع و اولویت های مدنظر دستگاه دیپلماسی ایران برای این دور از نشست های مجمع با «سعید خطیب‌زاده» رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه و معاون وزیر خارجه گفت و گو کردیم که مشروح آن را می‌خوانید:

ما در 2 روز اخیر شاهد برگزاری مجمع گفت‌وگو تهران با حضور بیش از ۲۰۰ هیات و ۲۵۰ شرکت‌کننده بین‌المللی و داخلی بودیم. در سخنان شما و وزیر خارجه برای توصیف سیاست خارجی دولت چهاردهم از عبارت توسعه محور استفاده شد. کمی درباره این مفهوم و تلاشی که در این مجمع برای خارج سازی این مفهوم از بند عبارت های نظری و عملیاتی سازی آن در سیاست خارجی صورت گرفت، توضیح می دهید؟

طبیعتا یکی از محورهای که مجمع گفتگوی تهران برای خود تعریف کرده بود، تبیین اولویت‌های سیاست خارجی دولت بود. موضوعی که در سخنرانی جناب آقای دکتر عراقچی مطرح شد هم دارای مبنای نظری و هم تبعات عملی برای منطقه است. منطقه ما سال‌ها، بلکه دهه‌هاست که به جای اولویت دادن به توسعه، اولویت را به امنیت داده است. در ادبیات روابط بین‌الملل، از این مسائل به‌عنوان سیاست‌ علیا (high politics) یاد می‌شود؛ یعنی موضوعات امنیتی، ژئوپلیتیک و مواردی از این دست، بر سیاست‌ سفلی(low politics) مانند توسعه، غلبه می یابند.

در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هم، به‌دلیل تمامی حوادث و تهدیدات گوناگونی چون جنگ تحمیلی، فشارها، تهدیدات دائمی نظامی و اقتصادی، همواره تمرکز بر دفع تهدیدات بوده و این رویکرد ارجحیت مسائل امنیتی خود را دیکته کرده است. بنابراین، توسعه نه اولویت نخست منطقه و نه سیاست خارجی کشورهای منطقه بوده است. البته طی ادواری جمهوری اسلامی ایران تلاش‌هایی را برای تغییر مسیر و در سطح بالاتر ایجاد این آگاهی در منطقه داشته است.

آنچه که اکنون مطرح می شود یک گام دیگر رو به جلو است. این است که از طریق توسعه‌محور کردن و اولویت دادن به امر توسعه منطقه ای، منطقه‌ای متفاوت ساخت؛ منطقه‌ای که هم قوی باشد و هم منافع آن متعلق به مردم و ملل منطقه باشد.

در حال حاضر بسیاری از منابع کشورهای منطقه صرف خریدهای تسلیحاتی و زرادخانه‌ای می‌شود. این خریدهایی که از کارخانجات بزرگ اسلحه‌سازی جهان انجام می‌گیرد، نشانگر آن است که توسعه، محوریت سیاست خارجی کشورهای منطقه نیست. برای مثال در سفر اخیر رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه، حجم بالای خریدهای نظامی توسط برخی کشورها پیام روشنی داشت.

جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که توسعه منطقه‌ای، امنیت پایدار را به‌وجود می‌آورد. امنیتی کردن منطقه به امنیت واقعی و پایدار نخواهد انجامید کمااینکه تا کنون نیانجامیده است. این همان مسیری است که کشورهای دیگر دنیا در مناطق دیگر چون اتحادیه اروپا یا کشورهای جنوب‌شرق آسیا طی کرده‌اند. باید اولویت دادن به توسعه در اینجا نیز تکرار شود.

در همین چارچوب مفهومی، مجمع گفت‌وگوی تهران، با عنایت به کمیت و کیفیت بالای شرکت‌کنندگان، محور و سوال کلیدی خود را "عاملیت منطقه‌ای" قرار داد. این یعنی اینکه آیا منطقه در شکل دهی نظم جهانی عاملیت دارد و اگر دارد این عاملیت در چه ابعاد و در چه سطوحی است. با عنایت به همین رویکرد، در بعد اقتصادی، کریدورها و نقش بخش خصوصی در توسعه منطقه ای مورد توجه قرار گرفت. برای اولین بار، چندین پنل با حضور بخش خصوصی برگزار شد. همچنین جلساتی در حوزه همکاری‌های اقتصادی، اولویت‌بخشی به اتصال و کریدورها برگزار شد. کلید این توسعه محور بودن در همین همکاری‌های اقتصادی و مردمی است.

وفاق، کلیدواژه دولت چهاردهم در حوزه سیاست داخلی است اما می بینیم که در این مجمع نیز بسیاری از پنل ها و سخنرانی های مطرح شده پیرامون این کلمه شکل گرفته و درباره چگونگی اجرایی سازی وفاق در روابط ایران با سایر کشورها هم صحبت شده است. فکر می کنید مفهوم وفاق تا چه اندازه در سیاست خارجی قابل پیگیری است و نشست هایی نظیر مجمع تهران تا چه اندازه می تواند در نیل به این هدف کارگشا باشد؟

اساسا سیاست خارجی امتداد و ادامه سیاست داخلی است. از این منظر سیاست خارجی زمانی موفق است که بر سیاست داخلی همگرا و اجماعی مبتنی باشد و صدای واحدی از کشور شنیده شود. ایجاد وفاق داخلی نهادینه شده (و نه یک سازش موقتی)، سبب خواهد شد که سیاست خارجی هم از تشتت دور شده و حول یک محور واحد حرکت کند. از این رو اصل وفاق در داخل پیامدهای مستقیم در حوزه روابط خارجی داشته و قدرت ملی را تقویت می‌کند.

اما فارغ از این بعد و بستر داخلی، مفهوم وفاق در سیاست خارجی نیز اهمیت دارد. شما می‌توانید روابط خارجی خود را، بر اساس تهدید و یا فرصت قرار داده و روابط متفاوتی با کشورهای منطقه تعریف کنید. به قول مولانا «پیش چشمت داشتی شیشه کبود / زان سبب عالم کبودت می‌نمود» نوع لنزی که با آن به منطقه و سیاست خارجی نگاه می‌کنید، در نحوه تعامل تأثیرگذار است و اگر لنز انتخابی، فائق آمدن بر اختلافات باشد و به جای تهدید انگاری صرف، فرصت محور باشد آن وقت، انتخاب طبیعی پل زدن بر روی اختلافات و گسل‌هاست.

شکاف‌های قومی، مذهبی، هویتی و مانند این در منطقه تا بخواهید وجود دارد و اگر صرفاً بر این گسل‌ها تمرکز شود، آن‌ها صرفا انرژی و منابع کشورها را مستهلک و صرف خود خواهند کرد. اما اگر بر این تفاوت‌ها و گسل‌ها «پل» زده شده و فائق آمد، مفهوم وفاق اجرایی می‌شود و می‌توان حافظه و سرنوشتی مشترک ساخت.

در سخنان شما در مراسم افتتاحیه و در توئیت امروز وزیر خارجه درباره این مجمع، یکی از مهم ترین کارکردهای این مجمع «شنیدن صدای دیگری در سایه درک نیت متقابل و احترام» قیدشده است.» یکی از نکات قابل توجه در مجمع گفت و گوی تهران حضور مقام های ارشد از کشورهای منطقه و برگزاری پنل هایی بود که در آنها بر ضرورت همگرایی منطقه ای تاکید شد. فکر می کنید بازیگران منطقه غرب آسیا پس از سالها رقابت های پیدا و پنهان سرانجام برای این گوش دادن و شنیدن دغدغه های یکدیگر آماده شده اند و در چنین شرایطی سیاست منطقه ای ایران برای توسعه و تعمیق این فضا باید چه تغییراتی بکند؟

سفر، با اراده برای آغاز آن شروع می‌شود و گرچه گام گذاشتن در این مسیر سختی‌های خود را دارد اما مهم‌تر از آن، آگاهی و اراده‌ای مبتنی بر فهم مشترک است. ما ناگزیریم منطقه‌ای بسازیم که همه در آن منتفع شده و بازنده‌ای در آن منطقه‌ای تعریف نشود. تنها در این صورت است که هر کشور می‌تواند آینده خود را در این منطقه ببیند.

اینکه آیا در حال حاضر در آن نقطه قرار داریم یا نه مبحث پیچیده‌ای است. گروه‌هایی در منطقه و نیز نیروهای فرامنطقه‌ای فعالانه‌ با این جریان مقابله می‌کنند. همین سفر اخیر رئیس‌جمهور آمریکا بهترین نشانه آن است و نمونه‌های بسیار دیگری هم وجود دارد که کشورهای فرامنطقه‌ای چگونه تلاش می‌کنند، اراده کشورهای منطقه را (حتی در صورت وجود) از بین ببرند. با این همه اما کشورهایی نیز هستند که واقعاً می‌خواهند این مسیر طی شود. توافق ایران و عربستان که از عمان و بغداد آغاز شد، گواهی بر امکان‌پذیر بودن این مسیر است.

وضعیت کنونی بسیار امیدوارکننده است. کشورهایی چون عربستان، امارات و بحرین، اراده‌ و نگاهی متفاوت از گذشته را در همین مذاکرات ایران و آمریکا نشان داده‌اند و این تحول در منطقه‌ مشهود بوده و تاحدی پاسخ به رفتار متفاوت جمهوری اسلامی ایران نیز است. در نهایت، باید منابع منطقه معطوف به توسعه و همکاری‌های منطقه‌ای در حوزه اقتصادی شود، نه امنیتی‌سازی و خریدهای نظامی.

آنچه در این مجمع دو روزه نظرات بسیاری را جلب کرد برگزاری پنل های تخصصی متعدد و موازی بود. در تعریف سوژه این پنل ها چه اولویت ها و ملاحظه هایی را مدنظر داشتید و برداشت شما از مباحث مطرح شده در این پنل ها چیست؟ آیا فکر می کنید بحث های مطرح شده از جنبه های انتزاعی و تجربی فاصله داشته و ایده های اجرایی مطرح شده است؟

مجمع گفت‌وگوی تهران، نه تکرار مجامع دیگر، بلکه یک سکو برای موضوعاتی است که به عمد و یا به سهو از جوامع اندیشکده ای و یا دیپلماتیک مشابه کنار گذاشته می شوند. بستری برای پاسخ به نیازهای واقعی منطقه و گفت‌وگو میان کشورها است. به همین دلیل اتاق فکری جدی برای طراحی این پنل‌ها فعال بود. از موضوعات بخش خصوصی، اقتصاد دیجیتال، سیاست و فناوری، تا چالش‌هایی چون آینده مقاومت، تحولات در شامات، لبنان، سوریه، و موضوعات حساس‌تری چون مذاکرات هسته‌ای همه لحاظ شدند.

در این زمینه‌ها ده‌ها پنل تخصصی برگزار شد که با دقت و جزییات بسیار بیشتری به سیاست خارجی تک‌تک کشورهای منطقه پرداختیم. مجمع تهران یک سکوی متفاوت برای طرح موضوعات کلیدی ایران و منطقه فراهم کرد و به نوعی فضایی را فراهم آورد که صداهای بدیل به صورت فعالانه شنیده شوند.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست