سرمقاله
20777

از مدرسه تا مدال؛ راهبرد جدید ورزش ایران
محسن معتمدکیا / چند ماه از آغاز به کار دولت وفاق نگذشته، اما یکی از حوزههایی که نشانههای تغییر در آن بهوضوح دیده میشود، «ورزش پایه» است. نگاهی به عملکرد کاروانهای ورزشی دانشآموزی ایران در دو رویداد بینالمللی اخیر – المپیک دانشآموزی بحرین در پاییز ۱۴۰۳ و ژیمنازیاد ۲۰۲۵ صربستان در فروردین ۱۴۰۴ – نشان میدهد که یک سیاست روشن و دقیق در حال پیادهسازی است: سرمایهگذاری در نسل آینده، از مدرسه. ایران در رقابتهای منامه با ۱۱۱ ورزشکار در ۸ رشته و ۱۲ تیم دانشآموزی شرکت کرد و موفق شد از میان ۷۲ کشور، جایگاه پنجم جدول مدالها را از آن خود کند. ۲۶ طلا، ۸ نقره و ۱۳ برنز؛ بالاتر از کشورهایی مثل امریکا، ترکیه، فرانسه، ایتالیا و هلند. فقط چند ماه بعد، در زلاتیبور صربستان و در بزرگترین دوره ژیمنازیاد با حضور حدود ۴۰۰۰ ورزشکار از حدود ۶۰ کشور، کاروان ایران با ترکیب ۱۱۳ ورزشکار در ۱۲ رشته و ۲۳ تیم، ۲۹ طلا، ۲۸ نقره و ۲۹ برنز دیگر بهدست آورد. مجموع این دو اعزام، یعنی ۱۳۳ مدال، حاصل یک تغییر رویکرد بنیادین است.
اما سؤال اینجاست: این نتایج چطور در فاصلهای کوتاه ممکن شد؟ پاسخ را باید در تصمیم دولت وفاق برای احیای «ورزش مدرسهمحور» جستوجو کرد. در دهههای گذشته، بارها از اهمیت ورزش دانشآموزی گفته شد، اما آنچه در این ماهها اتفاق افتاده، فراتر از شعار و نزدیک به عمل است. شکلگیری همافزایی بین وزارت ورزش و جوانان و وزارت آموزش و پرورش، افزایش حمایت از اردوهای آمادهسازی، تنوعبخشی به رشتهها و مدیریت حرفهای اعزامها، همگی نشانههایی است از اینکه یک راهبرد تازه در حال نهادینه شدن است.
نکته مهم اینجاست که دولت وفاق در حالی این مسیر را آغاز کرده که هنوز به یکسالگی خود نرسیده. در حالی که بسیاری از دولتها ماههای ابتدایی را صرف تثبیت جایگاه خود میکنند، این دولت تصمیم گرفت بلافاصله به سراغ بخشهایی برود که آیندهسازند؛ یکی از آنها هم ورزش پایه است. اینکه دولت در ماههای نخست، ورزش مدرسهای را در اولویت قرار داده و منابع، توجه و حمایت ساختاری خود را معطوف آن کرده، یک پیام روشن دارد: آینده ورزش قهرمانی ایران از کلاس درس آغاز میشود، نه اردوهای فشرده لحظه آخری. همزمانی این سیاست با برنامهریزی وزارت ورزش و جوانان برای تقویت نظام استعدادیابی، فرصت بزرگی برای تغییر نقشه قهرمانی کشور فراهم کرده است.
ایران با برخورداری از بدنه جوان و مستعد، در صورت استمرار این مسیر، میتواند در آینده نهچندان دور، جایگاه خود را در ردههای پایه و بزرگسالان آسیایی و جهانی تثبیت کند. دستاوردهای منامه و زلاتیبور، فقط مدال نیستند. آنها نشانهاند؛ نشانه اینکه مدرسه اگر جدی گرفته شود، میتواند خط مقدم تولید قهرمان باشد. ورزشکارانی که زیر ۱۵ سال دارند، اما تجربه بینالمللی پیدا کردهاند، هویت ملیشان تقویت شده و حالا انگیزه دارند که راه خود را ادامه دهند. در این مسیر، رسانهها هم وظیفه دارند. دیدهشدن قهرمانان کوچک، تشویق خانوادهها به ورزشمحور بودن و مطالبهگری برای توسعه ورزش دانشآموزی، باید در دستور کار رسانههای تخصصی و عمومی قرار گیرد. کار ما فقط پوشش لیگ برتر یا تورنمنتهای بزرگ نیست؛ کار ما ساختن افق است. ورزش ایران در آستانه یک تغییر نسل است؛ نسلی که با نگاهی نو تربیت میشود. اگر این سیاست در حمایت از ورزش پایه استمرار یابد، سالهای آینده پر از نامهایی خواهد بود که امروز در سکوی المپیک دانشآموزی ایستادهاند.
انتهای پیام/