مهران رنج‌بر در گفت‌وگو با «ایران» مطرح کرد:

اجازه ندهیم تئاتر نابود شود!

هنر

109135
اجازه ندهیم تئاتر نابود شود!

مهران رنج‌بر، نویسنده و کارگردان شناخته شده تئاتر بر ضرورت و لزوم حضور در صحنه گفته که در این مطلب می‌خوانید.

حامد قریب - گروه فرهنگی روزنامه ایران: مهران رنج‌بر، نویسنده و کارگردان شناخته شده تئاتر پس از هشت سال دوری از بازی در صحنه، با ایفای نقش در نمایش «بالزی» به تئاتر بازگشته است. در روزگاری که اجراهای صحنه‌ای تحت تأثیر اتفاقات اجتماعی و سیاسی یکی پس از دیگری لغو می‌شوند، رنج‌بر بر ضرورت و لزوم حضور در صحنه گفته و معتقد است که تئاتر نباید تعطیل شود. به بهانه حضور مهران رنج‌بر در این نمایش، با او پیرامون وضعیت کنونی تئاتر، نقش درمانگرانه هنر و البته ویژگی‌های نقشی که عهده‌دار آن است، به گفت‌وگو پرداختیم.

 

آقای رنج‌بر، بازگشت شما به بازیگری در تئاتر، با جنگی مصادف شد که گرچه تمام شده اما همچنان تبعات آن در فضای عمومی‌کشور دیده می‌شود. به صورتی که شاهد انصراف بسیاری از گروه‌ها از اجرای اثر خود هستیم. باتوجه به این شرایط و خطراتی که ممکن است برای بازیگران هنگام اجرای نمایش پیش بیاید، چه شد که ریسک روی صحنه رفتن را پذیرفته و آن را به زمان دیگری موکول نکردید؟
تئاتر در طول تاریخ، هیچ‌وقت متوقف نشده است؛ حتی در جنگ جهانی اول و دوم، بزرگان تئاتر دست از اجرا نکشیدند. در فرانسه، آلمان، حتی تحت حکومت گشتاپو، گروه‌هایی بودند که کارشان را ادامه می‌دادند. ما نیز امروز در حال انجام همین کار هستیم. اکنون ما تنها گروهی هستیم که از چهارشنبه 18 تیر در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اجرا می‌رویم. بسیاری از گروه‌ها انصراف دادند. اما ما معتقدیم زندگی باید به حالت عادی برگردد. تئاتر دقیقاً کارش همین است؛ اینکه بگوید: «اتفاقی افتاده، جنگی بوده و ما نیز دفاع کردیم، اما اکنون وقت ادامه‌دادن است.» بنابراین من باید بازی کنم، رضا کرمی‌زاده باید کارگردانی‌اش را انجام دهد و احمد حسن‌زاده بنویسد. این یعنی زندگی ادامه داشته و در جریان است. اگر دوباره هم جنگی پیش بیاید، ما باز همین تصمیم را می‌گیریم.

نمایش بالزی درباره مردی بوده که متهم به قتل همسرش است. در این روزها که بحث خشونت خانگی بسیار مطرح است، تئاتر چطور می‌تواند نقشی در اصلاح فرهنگی داشته باشد؟
این نمایش یک تئاتر درمانی‌ است. در واقع، یک سایکودرام است که تماشاگر را درگیر فرآیندی روانی می‌کند. داستان درباره شخصیتی به نام خسرو است؛ نویسنده‌ای که نمی‌دانیم در زندان است یا تیمارستان؛ او بازجویی می‌شود یا تحت درمان قرار دارد، همسرش را کشته یا نه؟ این ابهام، بخشی از کشش اثر است. اما مهم‌تر از داستان، مفهومی‌است که نمایش در پی انتقال آن بوده که چیزی جز صلح درونی نیست.ما چهار نوع صلح داریم: صلح با خود، صلح با دیگران، صلح با طبیعت و صلح با خدا. اما همه‌چیز از صلح با خود آغاز می‌شود. اگر کسی با خود در تعارض باشد، نمی‌تواند با جامعه یا حتی نزدیک‌ترین اطرافیانش در صلح باشد. نمایش ما در پی بیدار کردن همین لایه پنهان در ذهن مخاطب است. این اثر، با تماشاگرش گفت‌وگویی جدی و اثرگذار برقرار می‌کند.

آیا باور دارید که تئاتر می‌تواند در اصلاح فرهنگ خشونت‌زده جامعه نقشی داشته باشد؟
بله، البته باید واقع‌بین بود. تئاتر نمی‌تواند تمام جامعه را دگرگون کند، اما می‌تواند بر گروهی اثر بگذارد که خودشان می‌توانند منشأ تغییر باشند. ما در تئاتر روی تعداد محدودی تماشاگر تأثیر می‌گذاریم؛ همان کسانی که به سالن می‌آیند. اما همین تأثیر اگر عمیق باشد، می‌تواند به بیرون از سالن هم سرایت کند. تئاتر با سینما فرق دارد. سینما گسترده‌تر پخش می‌شود اما تئاتر زنده و لحظه‌ای‌است. همین حضور فیزیکی و مواجهه رو در رو با بازیگر، تأثیری عمیق‌تر دارد. تأثیری که در آن لحظه، در آن فضا، بر ذهن تماشاگر می‌نشیند. نباید از این قدرت غافل شد.این نمایش برگرفته از رمانی بسیار قدرتمند به قلم احمد حسن‌زاده است. خود ایشان نیز نویسنده نمایشنامه‌اند. همین موضوع باعث شده در روزهای ابتدایی اجرا، جمعی از اهالی ادبیات و رمان‌نویسی علاقه‌مند به تماشای اثر شوند. اقتباس ادبی از رمان‌های ایرانی اتفاقی‌است که کمتر در تئاتر ما رخ می‌دهد و «بالزی» در این زمینه اثری خاص به شمار می‌آید.

بعد از هشت سال دوری از بازیگری، چه شد که باز هم به عنوان بازیگر به صحنه برگشتید؟
در این سال‌ها نقش‌هایی که پیشنهاد می‌شد اغلب تکراری و سطحی بودند، بنابراین ترجیح دادم کارگردانی کنم. اما این نقش، دقیقاً همان چیزی بود که می‌خواستم؛ چالشی برای ذهن، بدن و روانم.در واقع نقش خسرو، سخت‌ترین و پیچیده‌ترین نقشی‌است که تا امروز بازی کرده‌ام. نقش یک بیمار روانی چندلایه، با موقعیت‌های متغیر و ذهنی مبهم. مدت‌ها بود که چنین چالشی را تجربه نکرده بودم. پیشنهاد رضا کرمی‌زاده باعث شد بازگشتی جدی به بازیگری داشته باشم. اکنون با اعتماد به نفس کامل می‌گویم که این سخت‌ترین نقش زندگی من است که فقط بازی نیست، تجربه‌ای‌ست که روی خود من هم اثر گذاشته است.

چشم‌انداز شما از وضعیت فعلی تئاتر ایران چیست؟
صادقانه بگویم، وضعیت تئاتر ایران فعلاً افتضاح است. در واقع تئاتر در حال حاضر از دست اهل فکر و اندیشه در حال خارج شدن بوده و به سمت بنگاه‌های اقتصادی رفته است. زمانی تئاتر در اختیار نویسندگان، فیلسوفان و روشنفکران بود؛ اما امروز، بیشتر در خدمت فروش و بیزنس قرار گرفته است. این روند نگران‌کننده است.تئاتر در حال مرگ است. تئاتر وقتی می‌میرد که دغدغه‌مندانش کنار بکشند. من یک عضو خیلی کوچکم، اما وظیفه‌ام این است که هشدار بدهم. اگر ما کنار بکشیم، دیگر چیزی از تئاتر نمی‌ماند.

ایران آنلاین
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار هنر