انتخاب دشواری که مقابل نتانیاهو است

بقای سیاسی یا سرکشی مقابل ترامپ؟

بین‌الملل

86115
string(796) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"720.0000000000001","_w":"1280","_y":"19.99581309374155","_x":"0","source":"\/news\/photo\/1403\/11\/07\/1650d4fa1f6e9b69aae17e9e1cf39173.jpg","_pr_css":"display: block; width: 160px; height: 108.875px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateY(-2.49948px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" بقای سیاسی یا سرکشی مقابل ترامپ؟

در اولین روز اجرای توافق آتش‌بس غزه، در حالی که میلیون‌ها اسرائیلی با نگرانی منتظر آزادی گروگان‌ها بودند، محاسبات سیاسی پیچیده‌ای در دفتر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی جریان داشت.

به گزارش گروه بین‌الملل ایران آنلاین، همان صبح، ایتامار بن‌گویر، وزیر راست افراطی در اعتراض به این توافق از ائتلاف حاکم اسرائیل کناره‌گیری کرد. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی نیز هشدار داد که اگر دولت اسرائیل به مرحله دوم توافق ادامه دهد، ممکن است او نیز از ائتلاف خارج شود. این وضعیت نتیجه یک چرخش غیرمنتظره و طنزآمیز است که کمتر کسی می‌توانست آن را پیش‌بینی کند: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری امریکا، به عنوان حامی قوی صلح در غزه ظاهر شده است. از طریق فرستاده خود، استیو ویتکاف، ترامپ به‌شدت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را تحت فشار قرار داد تا این توافق را بپذیرد. این موضع‌گیری، وضعیت سیاسی تقریباً سوررئالی ایجاد کرده است که در آن رسانه‌های حامی نتانیاهو، بویژه کانال ۱۴ شروع ابراز دلتنگی برای دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن کرده‌اند، زیرا رویکرد قاطع ترامپ ممکن است تهدیدی برای بقای سیاسی نتانیاهو باشد.

تضاد راهبردها

انگیزه‌های ترامپ واضح و کاملاً عمل‌گرایانه است. دیدگاه او برای خاورمیانه بر دو هدف راهبردی اصلی متمرکز است: تأمین توافق جامع با عربستان سعودی (بر اساس توافقنامه‌های ابراهیم) و ایجاد مسیر گاز قطر از طریق سوریه به اروپا.

توافق با عربستان شامل یک توافق عادی‌سازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل و همچنین یک پیمان دفاعی بین ریاض و واشنگتن خواهد بود که می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های کلانی را وارد اقتصاد امریکا کند. عربستان سعودی قبلاً تعهد داده است که طی چهار سال، ۶۰۰ میلیارد دلار در امریکا سرمایه‌گذاری کند و همچنان یکی از مشتریان مهم تسلیحات ساخت امریکا باشد. پروژه گاز قطر نیز می‌تواند یک منبع انرژی جایگزین برای اروپا فراهم کند و فرصت‌های اقتصادی جدیدی ایجاد کند که کشورهای حوزه خلیج فارس و شام را به یکدیگر پیوند دهد.

هر دو هدف نمایانگر دستاوردهای اقتصادی بزرگی است که ترامپ امیدوار است در دولت جدید خود به نمایش بگذارد؛ اما این اهداف نیاز به ثبات منطقه‌ای دارند و تا زمانی که غزه در جنگ باشد، قابل تحقق نیستند.

این امر با راهبرد سیاسی داخلی نتانیاهو در تضاد مستقیم قرار دارد. از آغاز جنگ، تمرکز اصلی او بر بقای ائتلاف راستگرای خود بوده است تا از انتخابات زودهنگام جلوگیری کند.

وعده «پیروزی کامل» او به  پایگاه رأی‌دهندگان این امکان را داده که جنگ در غزه را بی‌پایان ادامه دهد، زیرا دولت با هرگونه راه‌حل سیاسی – بویژه بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین – در این منطقه بشدت مخالف است. به این ترتیب، حماس کنترل غزه را حفظ کرده و به نتانیاهو دلیلی برای ادامه جنگ داده است.

نظرسنجی‌های عمومی در اسرائیل به طور مداوم نشان می‌دهد که حمایت گسترده‌ای از توافق آتش‌بس وجود دارد؛ به طوری که ۷۲ درصد از اسرائیلی‌ها از آن حمایت می‌کنند. همچنین ۶۹ درصد از آنها خواهان برگزاری انتخابات پارلمانی «فردای پایان جنگ» هستند؛ چشم‌اندازی که نتانیاهو از آن بیم دارد. حزب او و مهم‌تر از آن، ائتلافش از ۷ اکتبر تاکنون در نظرسنجی‌ها عملکرد ضعیفی داشته‌اند.

این واقعیت کمک می‌کند توضیح دهد چرا نتانیاهو از تعیین شرایطی که به پایان جنگ منجر شود، خودداری کرده است. در حالی که او تلاش می‌کند بحث را حول نگرانی‌های امنیتی – بویژه در مورد گذرگاه فیلادلفی (مرز بین غزه و مصر) و استقرار نیروها – مطرح کند، به نظر می‌رسد مسأله اصلی اساساً سیاسی باشد. خروج بن‌گویر ائتلاف او را تضعیف کرده است و خروج احتمالی اسموتریچ نیز به طور مؤثر دولت او را پایان می‌دهد و احتمالاً منجر به انتخابات خواهد شد.

وضعیت با این واقعیت پیچیده‌تر شده است که نتانیاهو تنها مقام ارشد اسرائیلی است که مسئولیت شکست‌های امنیتی پیش از ۷ اکتبر را بر عهده نگرفته است. استعفای اخیر رئیس ستاد کل ارتش، هرتزی هالوی که مسئولیت این شکست‌های نظامی را پذیرفت بر عدم پاسخ‌گویی آشکار نتانیاهو تأکید کرده است.

بازی برای زمان

تمایل ترامپ برای صلح و ثبات به منظور دستیابی به اهداف منطقه‌ای‌اش، نتانیاهو را در موقعیت دشوارتری قرار داده است. او به تنش مداوم نیاز دارد تا وجود ائتلافش را توجیه کند و انتخابات را به تأخیر بیندازد.
او اکنون باید یا با پیشبرد مرحله دوم توافق خطر از دست دادن ائتلاف خود را بپذیرد و در نتیجه با قضاوت رأی‌دهندگان اسرائیلی روبه‌رو شود؛ یا از پیشبرد مرحله دوم خودداری کند و خواسته‌های ترامپ را نادیده بگیرد  و در یک زمان بحرانی، حمایت امریکا از اسرائیل را به خطر بیندازد.

نگاه به آینده نشان می‌دهد که نتانیاهو ممکن است امیدوار باشد به جای انتخاب میان این دو افراط، راه سومی پیدا کند. این ممکن است به معنای تلاش برای مذاکره بر سر راه‌حلی میانه باشد، از طریق طولانی کردن اجرای مرحله اول و ایجاد موانع امنیتی جدید. اما در حالی که این ممکن است زمان بخرد، تنها تصمیم نهایی را به تأخیر می‌اندازد؛ یا پیشبرد مرحله دوم توافق و راضی کردن ترامپ، یا ناکام گذاشتن این روند به نفع حفظ ائتلافش. این احتمال وجود دارد که توافق به دلایل دیگری شکست بخورد، بویژه به نحوی که به نفع نتانیاهو باشد و وضعیت اضطراری در اسرائیل ادامه یابد.

تنها در اردوگاه جنگ

هفته‌های آینده با پیشرفت مرحله اول، سرنوشت‌ساز خواهد بود. برای نتانیاهو شخصاً تمدید جنگ ممکن است بسیار ترجیح داده شود تا روبه‌رو شدن با رأی‌دهندگان اسرائیلی، اما این راهبرد اکنون با مانع قابل‌توجهی به نام ترامپ روبه‌رو است.

از زمان آغاز جنگ، نتانیاهو با اعتماد به نفس توصیه‌ها و دستورات رئیس‌جمهوری جو بایدن را نادیده گرفته است و بدون پیامدهای جدی از واشنگتن، موقعیت خود را در میان پایگاه حمایتی‌اش تقویت کرده است.

انتظار می‌رود که برخورد او با ترامپ محتاطانه‌تر باشد. محبوبیت ترامپ در اسرائیل و رویکرد مستقیم‌تر و قاطعانه‌تر او در روابط بین‌الملل، پویایی متفاوتی را ایجاد می‌کند. مقابله آشکار با رئیس‌جمهوری جدید امریکا ممکن است خطرات بیشتری به همراه داشته باشد. بدیهی است که شرکای منطقه‌ای اسرائیل و امریکا سخت تلاش می‌کنند تا توافق به طور کامل اجرا شود. مصر، اردن، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، بحرین و مراکش در طول جنگ به دلیل منافع عمیق خود، روابط خود با اسرائیل را قطع نکردند.

با این حال ازسرگیری جنگ و عقب‌نشینی از توافق در پایتخت‌های عربی پذیرفته نخواهد شد.

به نظر می‌رسد که نتانیاهو و ائتلافش در اردوگاه جنگ تنها مانده‌اند، در حالی که ترامپ، تشکیلات خودگردان فلسطین، کشورهای عربی میانه‌رو و بسیاری از در اسرائیل در سمت دیگر هم‌سو شده‌اند.

برای اطمینان از تکمیل موفقیت‌آمیز توافق، ترامپ باید مستقیماً در این روند دخیل بماند. رویکرد قاطع او در پیشبرد توافق بسیار حیاتی بوده است و تعهد او به تکمیل این فرآیند برای حفظ آتش‌بس ضروری است.

از سوی دیگر، کشورهای عربی می‌توانند از روابط خود با ایالات متحده و اسرائیل استفاده کنند تا برای اتخاذ رویکردی متوازن‌تر که منافع هر دو طرف، اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها، را در نظر بگیرد، فشار بیاورند. این ممکن است شامل پیشنهاد طرح‌هایی باشد که توسعه اقتصادی و یکپارچگی گسترده منطقه‌ای را ترویج کنند و همچنین از یک راه‌حل عادلانه برای حل‌وفصل مناقشه اسرائیل و فلسطین حمایت کنند.

اگر این فشار به صورت هماهنگ اعمال شود، جلوگیری از اجرای مرحله دوم توافق و بازگشت به جنگ‌های بی‌پایان برای نتانیاهو بسیار دشوارتر خواهد بود.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار بین‌الملل