یادداشت
10438
کنار ایستادن گاریدو؛ خوب یا بد؟
در شروع مراسم معارفه خوان کارلوس گاریدو کلیپی متفاوت و جذاب از او پخش شد که واکنشهای این مربی، لب خط طولی، مقابل نیمکت و در تمرینات به شکل جذابی پشت هم تدوین شده بود. بخش عمدهای از این ویدیوی هیجانانگیز که با یک موسیقی حماسی درهم تنیده شده، میتواند هوادار پرسپولیس یا بینندهای مثل اهالی رسانه حاضر در سالن محل کنفرانس را به وجد بیاورد و احتمالاً یکی در دلش بگوید: نه، انگار پرسپولیس مربی خوبی آورده.
این «خوب» بودن که البته خیلی کلی است و مفهوم مشخص و دقیقی ندارد اما آنچه از این ویدیو به مخاطب القا میشود، اینکه خوان کارلوس یک مربی اگرسیو (تهاجمی) لب خط طولی است و به عنوان یک مربی میتواند خالق صحنههای جذابی مثل آنچه یورگن کلوپ و توماس توخل ارائه میکردند، باشد که برآیند این تصاویر این ذهنیت را به بیننده القا میکند که مربی خوب یعنی مربی برونگرا، تهاجمی و دارای واکنشهای خاص در زمان غم و شادی.
در ویدیوی مورد اشاره، گاریدو را میبینیم که لب خط طولی رفتاری انجام میدهد که میتوان به چنین برداشتی از کاراکتر مربیگری او دست یافت اما آنچه در نشست خبری نخست این مربی نصیبمان شد، درست در نقطه مقابل این تصاویر قرار میگیرد.
گاریدو سعی داشت کوتاه و کلی حرف بزند، وارد جزئیات نشود و از آنجایی که تازه وارد فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس شده، حد و مرز خود را بشناسد. از سوی دیگر انتخاب مدیر روابط بینالملل باشگاه پرسپولیس به عنوان مترجم و صحبت کردن گاریدو به زبان انگلیسی نیز باعث شده بود دایره لغات او محدودتر و محصور به عبارات کلی و بیخاصیت شود.
بعید است توجیهی در کار باشد اما انگار این مربی کاملاً تحت اختیار باشگاه بود یا از سوی باشگاه توجیه شده بود که حرفی نزند تا از همین روز اول تبدیل به داستان شود و رسانهها پی ماجرا را بگیرند.
مهمتر از این، آنچه باعث شد گاریدو در همان نشست اول به منفعل بودن متهم شود، جوابهای تکراری و خنثی در مقابل سؤالهای مهم نقل و انتقالاتی تیم جدیدش بود. او بارها تأکید کرد که هیچ مشکلی با تیم بستن مدیران باشگاه ندارد و حتی وقتی باشگاه اقدام به جذب بازیکن جدید گرفت همه، از جمله خودش باید سکوت کنند!
اینکه گاریدو در مسأله نقل و انتقالات تیمش خودش را کاملاً کنار کشیده، هم میتواند خوب باشد هم بد. خوب از این جهت که او به حق و حقوق خودش قانع است و برای درآمدزایی از قبل تحمیل بازیکن خارجی به پرسپولیس برای باشگاه دندان تیز نکرده است. اما این انفعال و تا این حد مطیع باشگاه بودن نیز از یک مربی صاحب کاراکتر و صاحب سبکی که از یکی از برترین فوتبالهای دنیا میآید، عجیب و غیرقابل پذیرش است.
اینکه گاریدو یک اسکواد کامل را بدون کوچکترین دخالتی تحویل بگیرد و تمرین دهد، انگار که او برای طبخ یک غذای سخت و لذیذ که باید در مسابقه آشپزی مقام اول را بیاورد، هیچ دخالتی در تهیه مواد و ابزار آشپزی نداشته است که این نشدنی خواهد بود.
با این حال همین ماجرا میتواند دست او را برای توجیهات بعدی در صورت شکست و نرسیدن به هدف نهایی که قهرمانی لیگ برتر و موفقیت در لیگ نخبگان است، باز بگذارد که در نهایت به ضرر تیم و مدیران باشگاه پرسپولیس خواهد شد.
البته یک احتمال دیگر نیز وجود دارد؛ اینکه با رفتن در دل کار و شروع تمرینات نگرش این مربی و مدل صحبت کردنش هم تغییر کند و همان چیزی شود که رسانهها دوست دارند و برای باشگاه نیز تا حدودی چالشبرانگیز شود.
انتهای پیام/
این «خوب» بودن که البته خیلی کلی است و مفهوم مشخص و دقیقی ندارد اما آنچه از این ویدیو به مخاطب القا میشود، اینکه خوان کارلوس یک مربی اگرسیو (تهاجمی) لب خط طولی است و به عنوان یک مربی میتواند خالق صحنههای جذابی مثل آنچه یورگن کلوپ و توماس توخل ارائه میکردند، باشد که برآیند این تصاویر این ذهنیت را به بیننده القا میکند که مربی خوب یعنی مربی برونگرا، تهاجمی و دارای واکنشهای خاص در زمان غم و شادی.
در ویدیوی مورد اشاره، گاریدو را میبینیم که لب خط طولی رفتاری انجام میدهد که میتوان به چنین برداشتی از کاراکتر مربیگری او دست یافت اما آنچه در نشست خبری نخست این مربی نصیبمان شد، درست در نقطه مقابل این تصاویر قرار میگیرد.
گاریدو سعی داشت کوتاه و کلی حرف بزند، وارد جزئیات نشود و از آنجایی که تازه وارد فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس شده، حد و مرز خود را بشناسد. از سوی دیگر انتخاب مدیر روابط بینالملل باشگاه پرسپولیس به عنوان مترجم و صحبت کردن گاریدو به زبان انگلیسی نیز باعث شده بود دایره لغات او محدودتر و محصور به عبارات کلی و بیخاصیت شود.
بعید است توجیهی در کار باشد اما انگار این مربی کاملاً تحت اختیار باشگاه بود یا از سوی باشگاه توجیه شده بود که حرفی نزند تا از همین روز اول تبدیل به داستان شود و رسانهها پی ماجرا را بگیرند.
مهمتر از این، آنچه باعث شد گاریدو در همان نشست اول به منفعل بودن متهم شود، جوابهای تکراری و خنثی در مقابل سؤالهای مهم نقل و انتقالاتی تیم جدیدش بود. او بارها تأکید کرد که هیچ مشکلی با تیم بستن مدیران باشگاه ندارد و حتی وقتی باشگاه اقدام به جذب بازیکن جدید گرفت همه، از جمله خودش باید سکوت کنند!
اینکه گاریدو در مسأله نقل و انتقالات تیمش خودش را کاملاً کنار کشیده، هم میتواند خوب باشد هم بد. خوب از این جهت که او به حق و حقوق خودش قانع است و برای درآمدزایی از قبل تحمیل بازیکن خارجی به پرسپولیس برای باشگاه دندان تیز نکرده است. اما این انفعال و تا این حد مطیع باشگاه بودن نیز از یک مربی صاحب کاراکتر و صاحب سبکی که از یکی از برترین فوتبالهای دنیا میآید، عجیب و غیرقابل پذیرش است.
اینکه گاریدو یک اسکواد کامل را بدون کوچکترین دخالتی تحویل بگیرد و تمرین دهد، انگار که او برای طبخ یک غذای سخت و لذیذ که باید در مسابقه آشپزی مقام اول را بیاورد، هیچ دخالتی در تهیه مواد و ابزار آشپزی نداشته است که این نشدنی خواهد بود.
با این حال همین ماجرا میتواند دست او را برای توجیهات بعدی در صورت شکست و نرسیدن به هدف نهایی که قهرمانی لیگ برتر و موفقیت در لیگ نخبگان است، باز بگذارد که در نهایت به ضرر تیم و مدیران باشگاه پرسپولیس خواهد شد.
البته یک احتمال دیگر نیز وجود دارد؛ اینکه با رفتن در دل کار و شروع تمرینات نگرش این مربی و مدل صحبت کردنش هم تغییر کند و همان چیزی شود که رسانهها دوست دارند و برای باشگاه نیز تا حدودی چالشبرانگیز شود.
انتهای پیام/