یادداشت
16141
ترکیب بیاطلاعی و هیجان کاذب
محکوم به شنیدن ضدگزارش
در زمانهای که جزئیترین اطلاعات از هر رشته ورزشی و هر مسابقهای به راحتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، حداقل انتظار از یک گزارشگر فوتبال این است که نسبت به شرایط بازی و تیمها هنگام گزارش آگاه باشد و نام بازیکنان را به درستی تلفظ کند.
این روزها دیگر مانند سی سال پیش نیست که گزارشگر فوتبال، تنها پل ارتباطی بین مخاطب و اطلاعات راجع به شرایط بازی باشد و گزارشگری فوتبال در رسانهها امروز به طور کلی تغییر کرده و استانداردهای جهانی آن، تغییرات زیادی با گذشته داشته است. استانداردهایی که برخی گزارشگران جوان حاضر در تلویزیون و رسانههای اینترنتی، به خوبی آن را رعایت میکنند اما به نظر نمیرسد که نسل قبلی گزارشگران حاضر در تلویزیون، به اندازه کافی به این استانداردها و شرایط آگاه باشند. علیرضا علیفر که سالهاست جایی در بین گزارشگران مطرح و پرمخاطب تلویزیون ندارد و بیشتر برای گزارش مسابقات نهچندان پراهمیت و ماندگار فوتبال اروپا انتخاب میشود، وظیفه گزارشگری دیدار حساس پرسپولیس و الشرطه در لیگ نخبگان آسیا را برعهده گرفت و عملکرد او، با انتقادات به حق مخاطبین تلویزیونی همراه شد.
اینکه از یک گزارشگر انتظار داشته باشیم که در عصر ارتباطات بتواند نام دروازهبان تیم قهرمان لیگ کشور خود را به درستی تلفظ کند، اصلا انتظار بیجایی نیست؛ یا اینکه بداند که نام مسابقاتی که بازی در آن برگزار میشود در ایران، نه به «لیگ خبرگان آسیا» که به «لیگ نخبگان آسیا» معروف است یا اینکه هافبک باتجربه پرسپولیس، «سروش رفیعی» نام دارد و «سروش خلیلی»، نام یک بازیگر پیشکسوت بوده است!
از این اشتباهات عجیب و غریب و واضح که بگذریم، شیوه همیشگی گزارش علیفر که طی سالیان سال دستخوش تغییر نشده، بیش از هر چیزی مخاطب را آزار میدهد. شیوهای که ترکیبی از یک روایت کسالتبار و یک هیجان کاذب در زمان به ثمر رسیدن گلهاست. روایت علیفر در حین بازی، نه مناسب هیجان یک مسابقه از نماینده ایران در لیگ نخبگان آسیا که مناسب یک جدال ضبط شده از دو تیم نهچندان مطرح فوتبال اروپاست که برای پر کردن کنداکتور در ساعات بامدادی در نظر گرفته میشود. هیجان کاذب او در هنگام به ثمر رسیدن گلها و فریادهای عجیب وی با کلمه «توی دروازه» که تبدیل به یک اکت تکراری شده هم نیاز به معرفی ندارد. همه اینها، اجزای تشکیلدهنده گزارشی هستند که هیچ شباهتی به آنچه یک گزارشگر استاندارد و مدرن در دنیای امروز انجام میدهد ندارد و مخاطب را از دنبال کردن مسابقات ورزشی از تلویزیون دلسرد میکند.
انگشت اتهام در این مسئله نه به سمت علیفر، که باید به سمت جریانی باشد که هیچ نظارتی روی کیفیت کار گزارشگران خود ندارد و آنها را بر اساس کیفیت کارشان ارزیابی نمیکند. مسئله اینجاست وقتی به گزارشگری که اطلاعات را به اشتباه از روی ویکیپدیا به مخاطب اطلاع میدهد یا در گزارش یک بازی خارجی سیدجلال حسینی را بازیکن لوانته معرفی میکند مدام فرصت میدهیم و هیچ نظارتی روی عملکرد او نداریم، چطور میتوان در این حوزه انتظار پیشرفت داشت؟
حقیقت این است مخاطبان فوتبال، امروز آگاهتر از همیشه فرق بین گزارشگر مطلع و گزارشگر بیکیفیت را تشخیص میدهند و تلویزیون اگر قصد نباختن غافله به رقبای خود در فضای اینترنتی را دارد، باید واکنشهای مخاطبان و ارزیابی کیفیت کار گزارشگران خود را در نظر بگیرد.
انتهای پیام/