
به بهانه پیشنهاد ۱۰۰ میلیاردی بازیکنان به باشگاهها
وظیفه کمیته تعیین وضعیت چیست؟
آورده مالی باشگاههای فوتبال در لیگ برتر فوتبال ایران چیست که برخی بازیکنان پیشنهاد 100میلیاردی را مطرح میکنند؟ آیا ظرفیتهای فوتبال ایران در بخش اقتصادی و مالی چنان رشد کرده که قادر به پرداخت این مبالغ باشد؟ سؤال را طور دیگری مطرح کنیم؛ آیا باشگاهها در فوتبال ایران از بعد درآمدزایی در چنین سطحی قرار دارند که بتوانند چنین دستمزدی را تأمین کنند؟ اینکه باشگاهی صرفاً بهواسطه وصل بودن به یک منع مالی که از دایره فوتبال تأمین نمیشود و برای پرداختهای بزرگ دست بازی دارد، نمیتواند ملاک سنجش درآمدزایی باشد چرا که هیچ باشگاهی در ایران به میزان هزینههای سالانه از قبیل حق پخش، تبلیغات، ترانسفر و... درآمدزایی ندارد.
اصول حرفهای میگوید یک باشگاه حرفهای باید براساس درآمد سالانه خود هزینه کند و این اصل در فوتبال اروپا بهخوبی رعایت میشود اما در لیگ برتر فوتبال ایران کما فیالسابق کمکهای دولتی است که باشگاهها را سرپا نگه داشته و در عین حال سازمان صداوسیما همچنان از پرداخت حقوق به حق باشگاههای پرهوادار خودداری میکند تا عملاً امکان طراز شدن درآمدها با هزینهها وجود نداشته باشد. اگر بخواهیم حقیقت فوتبال ایران را بیان کنیم، باید مهر تأیید بزنیم بر این واقعیت که هیچ باشگاهی در لیگ برتر فوتبال ایران سودده نیست و همه باشگاهها ترازی منفی دارند.
حال در این فوتبال که همچنان با چرخه معیوب و سراسر پراشکال مالی در حال گذران است، بازیکنان پیشنهاد دریافت دستمزد 100میلیادری میدهند که باید به حال فوتبال ایران تأسف خورد چرا که اگر چنین مبالغی هزینه زیرساختهای فوتبال ایران شود، درکمتر از 10سال بسیاری از بناهای فرسوده فوتبال ایران نونوار خواهد شد و در عین حال بستر نیز برای رشد و توسعه فوتبال و شناسایی بازیکنان فراهم میشود اما گوش شنوایی وجود ندارد و فقدان راهبرد مدیریتی کلان از سوی مدیران باشگاهها موجب میشود بهسادگی بودجههای کلان صرف بازیکنانی شود که عملاً به واسطه بازارگرمیهایی که در نقل و انتقالات انجام میدهند، از کیسه پرزرق و برق فوتبال ارتزاق کنند.
لیگ برتر درحال به پایان رساندن بیست وپنجمین دوره است و تأسفبار است که در همه این سالها هیچ یک از کمیتهها و یا معاونتها در فدراسیون فوتبال بهدنبال راستیآزمایی دستمزدهای پیشنهادی از سوی بازیکنان نرفته است و کمیته تعیین وضعیت که چند سالی است تشکیل شده تنها بهدنبال گرفتن حقوق بازیکنان از باشگاهها و یا بالعکس است و خود هیچ وقت در راستای قیمتسازی واقعی بازیکنان قدمی برنداشته است.
انتهای پیام/
اصول حرفهای میگوید یک باشگاه حرفهای باید براساس درآمد سالانه خود هزینه کند و این اصل در فوتبال اروپا بهخوبی رعایت میشود اما در لیگ برتر فوتبال ایران کما فیالسابق کمکهای دولتی است که باشگاهها را سرپا نگه داشته و در عین حال سازمان صداوسیما همچنان از پرداخت حقوق به حق باشگاههای پرهوادار خودداری میکند تا عملاً امکان طراز شدن درآمدها با هزینهها وجود نداشته باشد. اگر بخواهیم حقیقت فوتبال ایران را بیان کنیم، باید مهر تأیید بزنیم بر این واقعیت که هیچ باشگاهی در لیگ برتر فوتبال ایران سودده نیست و همه باشگاهها ترازی منفی دارند.
حال در این فوتبال که همچنان با چرخه معیوب و سراسر پراشکال مالی در حال گذران است، بازیکنان پیشنهاد دریافت دستمزد 100میلیادری میدهند که باید به حال فوتبال ایران تأسف خورد چرا که اگر چنین مبالغی هزینه زیرساختهای فوتبال ایران شود، درکمتر از 10سال بسیاری از بناهای فرسوده فوتبال ایران نونوار خواهد شد و در عین حال بستر نیز برای رشد و توسعه فوتبال و شناسایی بازیکنان فراهم میشود اما گوش شنوایی وجود ندارد و فقدان راهبرد مدیریتی کلان از سوی مدیران باشگاهها موجب میشود بهسادگی بودجههای کلان صرف بازیکنانی شود که عملاً به واسطه بازارگرمیهایی که در نقل و انتقالات انجام میدهند، از کیسه پرزرق و برق فوتبال ارتزاق کنند.
لیگ برتر درحال به پایان رساندن بیست وپنجمین دوره است و تأسفبار است که در همه این سالها هیچ یک از کمیتهها و یا معاونتها در فدراسیون فوتبال بهدنبال راستیآزمایی دستمزدهای پیشنهادی از سوی بازیکنان نرفته است و کمیته تعیین وضعیت که چند سالی است تشکیل شده تنها بهدنبال گرفتن حقوق بازیکنان از باشگاهها و یا بالعکس است و خود هیچ وقت در راستای قیمتسازی واقعی بازیکنان قدمی برنداشته است.
انتهای پیام/