
از دقیقی و حسینی تا رحمتی و دیگران...
چرا تیم امید را گردن نمیگیرند؟
اسامی متعددی برای هدایت تیم امید از ماهها قبل تاکنون مطرح شده و تا زمانی که فدراسیون فوتبال رسماً نام سرمربی جدید را اعلام نکند نمیتوان پرده از این راز برداشت. یکی از دلایلی که موجب به درازا کشیدن انتخاب سرمربی تیم امید ایران شده، بیمیلی کاندیداها برای نشستن روی نیمکت این تیم است. این بیمیلی نشأت گرفته از عوامل متعددی است که تأملی بر آن پرده از واقعیتهای موجود برمیدارد.
نخستین عاملی که موجب شده مربیان صاحب تیم در لیگ برتر ریسک حضور در تیم امید ایران را به جان نخرند جذابیت اندک مالی حضور در این تیم است و فدراسیون فوتبال هیچگاه موفق نشده به لحاظ مالی پیشنهادهایی را مقابل گزینههای مورد نظر خود قرار دهد که آنها را برای کار در این تیم وسوسه کند. موضوع دیگری که گزینهها را از تحویل گرفتن تیم امید منصرف میکند این است که اساساً مسابقات در سطح امیدها یا همان المپیک ارزش و اعتبار چندانی در دنیای فوتبال ندارد و حضور در المپیک به دلیل فقدان جذابیت مسابقات فوتبال نیز اهمیت بالایی ندارد؛ هرچند که در فوتبال ایران رسم شده مدام به سالهای طولانی غیبت ایران در المپیک اشاره میشود اما واقعیت این است که در مسابقات المپیک با توجه به اینکه یک مدال هم به قهرمان اهدا میشود فاقد اهمیت است و فوتبال در المپیک تماشاگران چندانی هم ندارد.
علاوه بر آن مربیانی که تصمیم به هدایت تیم امید میگیرند برای زمانی طولانی فرصت کار در سطح باشگاهی را از دست میدهند و بهخصوص اگر مأموریت آنها در راه صعود به المپیک با ناکامی همراه باشد، این دوری بیشتر هم خواهد شد. در برهه کنونی بهدلیل شرایط موجود و بهخصوص دستمزد نهچندان مناسبی به گزینهها پیشنهاد میشود نمیتوان به آینده این تیم امید بست مگر آنکه فدراسیون فوتبال لااقل به لحاظ مالی برای گزینهها جذابیت بیشتری ایجاد کند تا آنها برای هدایت تیمهایی از این دست ترغیب شوند.
تکمله: مجتبی حسینی، سعید دقیقی و مهدی رحمتی گزینههایی هستند که نامشان مطرح میشود. هر یک از این نامها در برهه کنونی گزینه مناسبی برای تیم امید محسوب میشوند اما باید دید فدراسیون فوتبال آیا میتواند یکی از آنها را برای این کار ترغیب کند یا خیر؟!
انتهای پیام/
نخستین عاملی که موجب شده مربیان صاحب تیم در لیگ برتر ریسک حضور در تیم امید ایران را به جان نخرند جذابیت اندک مالی حضور در این تیم است و فدراسیون فوتبال هیچگاه موفق نشده به لحاظ مالی پیشنهادهایی را مقابل گزینههای مورد نظر خود قرار دهد که آنها را برای کار در این تیم وسوسه کند. موضوع دیگری که گزینهها را از تحویل گرفتن تیم امید منصرف میکند این است که اساساً مسابقات در سطح امیدها یا همان المپیک ارزش و اعتبار چندانی در دنیای فوتبال ندارد و حضور در المپیک به دلیل فقدان جذابیت مسابقات فوتبال نیز اهمیت بالایی ندارد؛ هرچند که در فوتبال ایران رسم شده مدام به سالهای طولانی غیبت ایران در المپیک اشاره میشود اما واقعیت این است که در مسابقات المپیک با توجه به اینکه یک مدال هم به قهرمان اهدا میشود فاقد اهمیت است و فوتبال در المپیک تماشاگران چندانی هم ندارد.
علاوه بر آن مربیانی که تصمیم به هدایت تیم امید میگیرند برای زمانی طولانی فرصت کار در سطح باشگاهی را از دست میدهند و بهخصوص اگر مأموریت آنها در راه صعود به المپیک با ناکامی همراه باشد، این دوری بیشتر هم خواهد شد. در برهه کنونی بهدلیل شرایط موجود و بهخصوص دستمزد نهچندان مناسبی به گزینهها پیشنهاد میشود نمیتوان به آینده این تیم امید بست مگر آنکه فدراسیون فوتبال لااقل به لحاظ مالی برای گزینهها جذابیت بیشتری ایجاد کند تا آنها برای هدایت تیمهایی از این دست ترغیب شوند.
تکمله: مجتبی حسینی، سعید دقیقی و مهدی رحمتی گزینههایی هستند که نامشان مطرح میشود. هر یک از این نامها در برهه کنونی گزینه مناسبی برای تیم امید محسوب میشوند اما باید دید فدراسیون فوتبال آیا میتواند یکی از آنها را برای این کار ترغیب کند یا خیر؟!
انتهای پیام/