گفت‌وگوی «ایران» با محسن رشید پژوهشگر برجسته تاریخ دفاع مقدس؛

عملیات بیت‌المقدس، نگین عملیات‌های دوره آزادسازی

سیاست

100112
عملیات بیت‌المقدس، نگین عملیات‌های دوره آزادسازی

حماسه آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱، نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس است.

علی عوض خواه، روزنامه نگار_  پس از ۵۷۸ روز اشغال از سوی نیروهای ارتش بعث، رزمندگان ایران با اجرای عملیات بیت‌المقدس، این شهر استراتژیک را آزاد کردند. این پیروزی غرورآفرین، نمادی از مقاومت، ایثار و وحدت ملی ایرانیان شد و روحیه دشمن را برای ادامه جنگ بشدت تضعیف کرد.

در چهل و سومین سالگرد این فتح عظیم، با محسن رشید پژوهشگر برجسته تاریخ دفاع مقدس گفت‌و‌گو کردیم.

این گزاره که عملیات آزادسازی خرمشهر، اولین همکاری مشترک سپاه و ارتش بود، ‌ صحیح است؟
برخلاف باور رایج که همکاری ارتش و سپاه تا پیش از عملیات بیت‌المقدس (۱۳۶۱) وجود نداشت، این همکاری از همان ابتدای جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹) آغاز شده بود. با این حال در دوره فرماندهی کل قوای بنی‌صدر، این همکاری با چالش‌هایی مواجه بود که پس از عزل وی در خرداد ۱۳۶۰، این چالش برطرف شد. بنی‌صدر هم در اواخر دوره فرماندهی خود به اهمیت همکاری ارتش و سپاه پی برد و اقداماتی در این راستا انجام داد. کما اینکه یکی از اولین نمونه‌های همکاری ارتش و سپاه در عملیات هویزه (دی ۱۳۵۹) رخ داد. در این عملیات، بنی‌صدر از مرحوم داوود کریمی - از فرماندهان سپاه که مخالف وی بود -  دو گردان نیرو با توان محدود درخواست کرد. این همکاری منجر به اسارت ۷۰۰ نیروی عراقی شد. هرچند عملیات به دلیل ناتوانی در تثبیت موقعیت به فاجعه انجامید. با این حال موفقیت اولیه این عملیات نباید نادیده گرفته شود. مهم‌تر از آن عملیات تپه‌های الله‌اکبر در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ بود که ۲۰ روز پیش از عزل بنی‌صدر، نقطه عطفی در همکاری ارتش و سپاه بود. در این عملیات شهید مسعود نیاکی منفرد، فرمانده لشکر ۹۲ اهواز، به‌عنوان فرمانده عملیات و رحیم صفوی از سپاه به‌عنوان جانشین وی حضور داشتند. برای اولین بار، سپاه نه‌تنها در اجرای عملیات، بلکه در سطح فرماندهی عملیات هم نقش داشت. این عملیات با موفقیت موانع دفاعی عراق را پشت سر گذاشت و اهمیت استراتژیک آن از سوی شهید نیاکی مورد تأکید قرار گرفت. اما پس از عزل بنی‌صدر، همکاری ارتش و سپاه تقویت شد و کفه ترازو به نفع فرماندهی مشترک متمایل به سپاه، سنگین‌تر شد. کما اینکه در عملیات ثامن‌الائمه (مهر ۱۳۶۰)، فرماندهی مشترک به عهده مرحوم ظهیرنژاد از ارتش و شهید کلاهدوز از سپاه بود. این همکاری در عملیات‌های بعدی، از جمله طریق‌القدس (آذر ۱۳۶۰)، فتح‌المبین (فروردین ۱۳۶۱)، مطلع‌الفجر، محمدرسول‌الله(ص) و نهایتاً بیت‌المقدس (اردیبهشت ۱۳۶۱) ادامه یافت. عملیات بیت‌المقدس که به آزادسازی خرمشهر منجر شد، نگین عملیات‌های دوره آزادسازی محسوب می‌شود.
 
می‌توان آزادسازی خرمشهر را نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس نامید؟
به‌عنوان یک تاریخ‌نگار جنگ، می‌گویم نقاط عطف کلیدی جنگ تا پیش از آزادسازی خرمشهر عبارتند از: درخواست از داوودکریمی؛ یعنی درخواست گردان از سپاه برای انجام عملیات هویزه که نشانه‌ای از آغاز همکاری ارتش و سپاه است.
همچنین عملیات تپه‌های الله‌اکبر (۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۰) که اولین عملیات با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه بود. یا عملیات‌های ثامن‌الائمه، طریق‌القدس و فتح‌المبین که این عملیات‌ها با همکاری موفق ارتش و سپاه، معادلات جنگ را تغییر دادند. عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر (۳ خرداد ۱۳۶۱) نقطه اوج جنگ بود، آن هم به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی، تاریخی و نمادین خرمشهر برای ایران و عراق. اینها برخلاف برخی عملیات مانند مطلع‌الفجر (که ناکام ماند) یا محمد رسول‌الله (که محدود بود) بودند. اما عملیات‌های ذکرشده نقاط عطف استراتژیک جنگ بودند.
 
اثر آزادسازی خرمشهر بر انسجام جامعه ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
انسجام داخلی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) و رأی ۹۸ درصدی به جمهوری اسلامی وجود داشت، اما حوادثی مانند تجزیه‌طلبی در ترکمن‌صحرا، خوزستان و کردستان همچنین تقابل جریان‌های ناسیونالیستی و ایدئولوژیک، این انسجام را تضعیف کرد. با این حال، مقاومت، حماسه‌سازی و شهادت رزمندگان مانع ازفروپاشی این انسجام شد. آزادسازی خرمشهر نه اینکه صرفاً به انسجام داخلی کمک کرد، بلکه به غرور ملی افزود و به‌عنوان نقطه عطف کلان جنگ، معادلات سیاسی و نظامی را به نفع ایران تغییر داد.

فتح خرمشهر چه تأثیری بر معادلات بین‌المللی داشت؟ اینکه آیا عراق را وادار به ارائه پیشنهاد صلح کرد؟
برخلاف تصور رایج، پیشنهاد صلح به معنای واقعی مطرح نبود، بلکه گفت‌و‌گوهای دیپلماتیک در سال‌های ۱۳۵۹ و۱۳۶۰-۶۱ جریان داشت. این گفت‌و‌گوها به دلیل شروط غیرقابل‌قبول عراق و ضعف دیپلماتیک ایران در مجامع بین‌المللی به نتیجه نرسید. هدف اصلی عراق در آغاز جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹/۱۹۸۰) گسترش ساحل محدود خود در خلیج فارس بود. عراق که کمترین سهم ساحلی را در میان کشورهای حوزه خلیج‌فارس داشت، قصد داشت با ضمیمه کردن شبه‌جزیره آبادان و کنترل کامل آبراه اروندرود، حضور خود را در خلیج‌فارس تقویت کند. این هدف حداقل یا «کف خواسته» عراق بود. با این حال، اهداف گسترده‌تر عراق تحت‌تأثیر انگیزه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، از جمله حمایت جریان‌های غربی قرار داشت. در جنگ، موفقیت در استراتژی بر تاکتیک اولویت دارد. عراق، استراتژی جنگ کوتاه‌مدت و پرشدت را انتخاب کرد و قصد داشت ظرف سه تا هفت روز با تصرف مناطق کلیدی مانند خرمشهر و آبادان، به اهداف خود برسد اما پس از چهار روز، پیشروی عراق در غرب خرمشهر متوقف شد. این توقف به معنای شکست استراتژی عراق بود، زیرا نتوانست جنگ سریع و زودبازده را به نتیجه برساند. بنابراین مذاکرات دیپلماتیک از پایان هفته اول جنگ آغاز شد، اما این مذاکرات از موضع قدرت عراق و با شرایط نابرابر پیش می‌رفت. ایران این شرایط را نپذیرفت و هدف خود رابازگرداندن عراق به مرزهای بین‌المللی قرار داد. عملیات‌های اولیه ایران، از جمله عملیات ۲۳ مهر ۱۳۵۹ در دزفول، ۱۵ دی ۱۳۵۹ در هویزه و عملیات محدوده آبادان در همان سال، همگی ناکام ماندند. این ناکامی‌ها نشان داد که ایران در آن مقطع توان بازپس‌گیری مناطق اشغالی را نداشت. در دی ۱۳۵۹، پس از سقوط هویزه، کنفرانس اسلامی با محوریت کشورهای حوزه خلیج فارس، بویژه عربستان، وارد میانجی‌گری شد. در اسفند ۱۳۵۹، هیأت‌های صلح کنفرانس اسلامی با امام خمینی(ره) دیدار کردند و به نظر می‌رسید مذاکرات به نتیجه نزدیک شده است. اما تحولات سیاسی داخلی ایران، از جمله تنش‌های ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران (سالگرد درگذشت مصدق) و اقدامات بنی‌صدر و گروه‌هایی مانند مجاهدین خلق، روند مذاکرات را متوقف کرد. این تنش‌ها تا عزل بنی‌صدر در بهار ۱۳۶۰ ادامه یافت و معادلات سیاسی داخلی با جنگ گره خورد.
 
دوباره از کدام نقطه آغاز شد؟
پس از ناکامی‌های اولیه، عملیات طریق‌القدس (آذر ۱۳۶۰) و فتح‌المبین (فروردین ۱۳۶۱) نقطه‌عطفی در جنگ ایجاد کرد. در عملیات طریق‌القدس، ایران موفق شد شکافی بین نیروهای عراقی در غرب کرخه و کارون ایجاد کند و به مرز چذابه برسد. این موفقیت نشان داد ابتکار عمل به دست ایران افتاده است. عراق که در ابتدا از موضع قدرت مذاکره می‌کرد، پس از این عملیات‌ها به دفاع از بغداد روی آورد. فتح خرمشهر در ۳ خرداد ۱۳۶۱ نقطه‌عطف دیگری بود. این پیروزی نه‌تنها روحیه ملت ایران را تقویت کرد، بلکه عراق را در موضع ضعف قرار داد. با این حال، مذاکرات صلح همچنان به نتیجه نرسید، زیرا عراق حاضر به پذیرش شروط ایران، یعنی خروج کامل از مناطق اشغالی و پرداخت غرامت نبود. حمایت کشورهای منطقه‌ای مانند اردن و مصر و کمک مالی کشورهای حوزه خلیج‌فارس به عراق نیز مذاکرات را پیچیده‌تر کرد.

ایران آنلاین
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست