محمدرضا رحیم‌پور

محمدرضا رحیم‌پور

یادداشت

17641
کدام فرهنگی، کدام ورزشی؟

ورزش و خشم یا دوستی و مروت؟

کدام فرهنگی، کدام ورزشی؟

در جریان هفته نوزدهم لیگ برتر والیبال مردان که چهارشنبه، 26دی برگزار شد، دو تیم پاس گرگان و شهرداری ارومیه در گرگان به مصاف یکدیگر رفتند. این دیدار با انتظارات زیادی همراه بود، اما متأسفانه به یک حاشیه پرتنش و زدوخورد فیزیکی منجر شد و در نهایت بازی به دلیل این درگیری‌ نیمه‌تمام ماند. این اتفاقات نه‌تنها نگران‌کننده بلکه نشان‌دهنده روندی نگران‌کننده در ورزش کشور ما است.
این اولین بار نیست که در مسابقات ورزشی ایران شاهد چنین حاشیه‌هایی هستیم. در تاریخ ۲۱دی، یک مسابقه‌ کشتی در استان فارس برگزار شد که متأسفانه به دلیل تنگناهای فیزیکی و عدم رعایت نظم، به درگیری‌ها و تنش‌های شدیدی انجامید. علی‌رغم آنکه مسئولان بارها تذکر دادند و خواستند تا مسابقه تعطیل شود، اما به ‌دلایل نامعلوم، تصمیم به ادامه بازی گرفته شد. در این میان، درگیری‌های فیزیکی نه‌تنها به روی تشک کشتی بلکه به سکوها نیز کشید و این موضوع بشدت مورد انتقاد قرار گرفت.
همین چند وقت پیش در مهم‌ترین دیدار فوتسال ایران بین دو تیم مس سونگون و گیتی‌پسند نیز شاهد درگیری‌هایی از این دست بودیم.
حال این پرسش به ذهن می‌رسد که آیا ورزش فقط به رقابت و قهرمانی محدود می‌شود؟ جایگاه ورزش در جامعه چه نقشی دارد و چگونه می‌تواند روی فرهنگی که جوانان از آن تأثیر می‌پذیرند، اثر بگذارد؟ به نظر می‌رسد که ما باید دیدگاه‌مان را نسبت به ورزش تغییر دهیم. ورزش می‌بایست سمبلی از دوستی، همکاری و پهلوانی باشد. نه‌تنها برای ارتقای روحیه قهرمانی، بلکه برای ترویج ارزش‌های انسانی و اجتماعی.
در چند ماه گذشته نیز چندین بار درگیری‌های شدیدی را در رشته‌های مختلف شاهد بوده‌ایم. به‌عنوان نمونه، در مسابقاتی که بین تیم‌های فوتسال گیتی‌پسند و مس سونگون برگزار شد، شاهد تنش‌هایی بودیم که نه‌تنها به کاهش کیفیت بازی کمک نکرد بلکه تصویر زشتی از ورزش در اذهان عمومی به جای گذاشت. این حوادث نشان‌دهنده فقدان فرهنگ پهلوانی است.
متأسفانه، در چنین شرایطی، هواداران نقش منفی‌تری ایفا می‌کنند. به جای حمایت از تیم و ورزش، با ایجاد تنش و رفتارهای ناشایست به صورت غیرمستقیم به فضای منفی دامن می‌زنند. در واقع، ورزش باید جایی باشد که در آن پیروزی و شکست با احترام و دوستی پذیرفته شود. این‌گونه رفتارها نه‌تنها به ضرر ورزشکاران بلکه به ضرر فرهنگ جامعه است.
در حالی که در پسوند اکثر تیم‌های ورزشی ما لفظ فرهنگی به ورزشی پیوسته اما هیچ کار فرهنگی در باشگاه‌های ما انجام نمی‌شود و همین موضوع باعث شده تا شاهد بروز چنین اتفاقاتی در فوتبال کشورمان باشیم. درحال حاضر نیاز داریم تا در سطح کلان، راهکارهایی برای پیشگیری از چنین حوادثی اندیشیده شود. این شامل آموزش به ورزشکاران، مربیان و حتی هواداران می‌شود. می‌توان با برگزاری کارگاه‌های فرهنگی و روانشناختی، به ارتقای فرهنگ ورزشی کمک کرد. همچنین باید زمینه‌های لازم برای ایجاد فضایی مثبت‌تر در مکان‌های ورزشی فراهم شود.
به طور کلی، باید به یاد داشته باشیم که واقعیت ورزش به سادگی در پیروزی‌ها و شکست‌ها خلاصه نمی‌شود بلکه به ارزش‌ها، فرهنگ و رفتارهایی که در کنار مسابقه شکل می‌گیرد، مرتبط است. آیا ما می‌توانیم به سوی ورزشی حرکت کنیم که در خود آموزه‌های دوستی و مروت را به‌عنوان ارکان اصلی خود در نظر گیرد؟ این یک هدف بلندمدت و لازمه فرهنگ‌سازی در جامعه ورزشی ماست.
ان‌شاءالله که روزی بتوانیم در ورزش کشورمان، فقط شادی‌ها و پیروزی‌ها را جشن بگیریم و انرژی‌های مثبت را در دل کلیه هواداران و ورزشکاران افزایش دهیم. بی‌تردید می‌توانیم با همفکری و همکاری، به ایجاد فضایی سالم‌تر و دوستانه‌تر در عرصه ورزش نائل شویم و از ورزش به‌عنوان یک ابزار مؤثر فرهنگی بهره‌برداری کنیم.


انتهای پیام/
دیدگاه ها