
رفتار غیرحرفهای تیفوسیها با چاشنی زد و بندهای پشت پرده
رد پای فیکنیوزها در میان است
شاید همه هواداران فوتبال به این موضوع باور داشته باشند که شیوه مدیریتی باشگاههای فوتبال ایران از مدل حرفهای باشگاهداری در جهان، فرسنگها فاصله دارد.
فوتبال باشگاهی ایران سالهاست به یک فوتبال زیانده تبدیل شده و از لحاظ صنعتی، چشمانداز روشنی برای درآمدزایی باشگاههای فوتبال در ایران وجود ندارد، اکثر تیمهای حرفهای فوتبال ایران در فراهم کردن امکانات اولیه و زیربنایی برای پیشرفت عاجزند و ساختار مدیریتی مشخص و معینی در بسیاری از این باشگاهها وجود ندارد. انگار که مدیریت غیراصولی، تبدیل به یک اصل در فوتبال ایران شده است و هواداران نیز به این رویه در فوتبال کشور عادت کردهاند. شرایط مدیریتی اسفناک حتی در بزرگترین باشگاهها و نهادهای مرتبط به خود فدراسیون فوتبال ایران، بر کسی پوشیده نیست اما در این میان یک سؤال اساسی نیز وجود دارد؛ آیا ما نحوه اعتراض درست و سازنده به این شیوه از مدیریت را یاد گرفتهایم؟ طی دو روز اخیر، تعدادی از هواداران معترض و پروپاقرص تیمهای پرسپولیس و استقلال، مقابل درب این دو باشگاه بزرگ پایتخت تجمع کردهاند تا اعتراض خود به نحوه مدیریت باشگاه و نتایج ضعیف تیم خود را نشان دهند. شیوه همیشگی اعتراض در بین هواداران فوتبال ایران که معمولاً بجز افزایش حواشی و تنش در محل باشگاه، سود دیگری نداشته و هیچگاه، به یک تحول بنیادین و درست در شیوه مدیریتی این باشگاهها منجر نشده است.
احساسات بسیاری از هواداران که در این روزها بجز فوتبال و تیم محبوب خود دلخوشی دیگری ندارند، کاملاً محترم است اما آیا واقعاً حضور مقابل دفتر باشگاه و جدال لفظی با اعضای هیأت مدیره یا مدیران روابط عمومی، تاکنون در فوتبال ایران راهگشا بوده است؟ در برخی موارد حتی افرادی که منافع شخصی مشخصی از بهم ریختن جو باشگاهها دارند، با سوءاستفاده از احساسات هوادار چنین جوی را در اطراف باشگاهها ایجاد میکنند. در این بین نمیتوان از نقش برخی از کانالهای هواداری و خبری در فضای مجازی نیز گذشت که بشدت روی احساسات هواداران تأثیرگذار هستند و برای رسیدن به منافع خود، جو باشگاهها را متشنج میکنند. از همان ابتدای فصل، شاهد رخ دادن چنین اتفاقاتی با تشویق این کانالها در فضای مجازی بودیم و این کانالها بار دیگر در فضای هواداری فوتبال ایران در حال قدرت گرفتن هستند. جوی که معمولاً به جای تغییرات بنیادین و مفید در باشگاهها، منجر به تغییراتی جزئی در سطح نفرات حاضر در هیأت مدیره میشود که این اتفاق، دردی را از فوتبال ایران و باشگاهها دوا نمیکند. بحث اصلی در این مطلب، دفاع از عملکرد مدیران باشگاهها و سفید جلوه دادن تصمیمات عموماً اشتباه آنها نیست؛ بلکه به چالش کشیدن یکی از مرسومترین راهها برای نشان دادن اعتراض به مدیریت در فوتبال ایران است.
راهی که در نقاط مختلف جهان به صورتهای دیگری وجود دارد اما در تیمهای بزرگ جهان، شاهد تکرار این نوع از اعتراضات هواداری در بازههای زمانی کوتاه نیستیم. بهطور مثال گاهی اوقات هواداران تیفوسی تیمهای بزرگ ایتالیا یا رئال مادرید و بارسلونا، در اعتراض به عملکرد تیم یا مدیریت باشگاه، مقابل کمپ تمرینی تیم تجمع میکنند یا بنری اعتراضی از سوی آنها نصب میشود. اما این اعتراض، هیچگاه برای باشگاهها تبدیل به یک آشوب و چالش جدید نمیشود و ما نمیبینیم که مثلاً فلورنتینو پرز، با یک هوادار رئال دچار درگیری لفظی شود. دلیل این موضوع، حفاظت مناسب باشگاه از حریم خصوصی مدیران و بازیکنان باشگاه در کمپ تمرینی است که اجازه ایجاد حواشی بیشتر از سوی هواداران و معترضان را نمیدهد. موضوعی که باعث میشود اعتراض هواداران در دنیای امروز، به پویشهای اعتراضی در فضای مجازی محدود شود.
تفاوت فوتبال ایران با سایر کشورها در این است که اگر مدیریت یک باشگاه، ساختار و شیوه مشخصی را برای اداره باشگاه انتخاب کرده باشد، سوای درست یا غلط بودن آن با حرف و نظر هواداران از مسیر خود منحرف نمیشود. برعکس در فوتبال ایران اما مدیران باشگاهها، توجه زیادی به جو موجود روی سکوها و فضای مجازی دارند. شاید این موضوع در نگاه اول، نکته مثبتی به نظر برسد اما مدیریت یک سازمان ورزشی برای رسیدن به اهداف خود، اصول و دشواریهایی دارد که شاید درک آن از عهده ما خارج باشد. برای اعتراض درست و اصولی به شیوه مدیریت باشگاهها در ایران، راهی بجز نقد منصفانه دوره مدیریتی افراد و به چالش کشیدن ساختار ورزشی و مالی آنها وجود ندارد و بعید است که با تجمعات تکراری مقابل ساختمان باشگاهها، شاهد تغییر بزرگ و بنیادینی در فوتبال ایران باشیم.
انتهای پیام/