
افول گزارشگری ورزشی در ایران
از هیجانافزایی تا حاشیهپردازی و ابتذال
گزارشگری ورزشی، بویژه در رشته پرطرفداری چون فوتبال، همواره نقشی حیاتی در جذابیت و هیجان تماشای مسابقات ایفا کرده است. بدون شک، دیدن یک مسابقه فوتبال از تلویزیون بدون صدای گزارشگر، لذت و شور و حرارت آن را بهشدت کاهش میدهد. گزارشگر حرفهای، با درک عمیق از لحظات حساس بازی، میتواند بار عاطفی رخدادها را برای مخاطب تشدید کند و با تغییر لحن و آهنگ صدا، بازی با کلمات و ارائه اطلاعات دقیق و بهموقع، تجربه تماشای مسابقه را به یک خاطره فراموشنشدنی تبدیل کند. به عبارت دیگر، گزارشگر نه تنها یک راوی صرف رویدادها، بلکه یک تسهیلگر احساسی است که تماشاگر را در تجربهای جمعی و مشترک از هیجان و اضطراب، شادی و غم، سهیم میکند.
اما متأسفانه، آنچه در سالهای اخیر در عرصه گزارشگری ورزشی ایران شاهد هستیم، روندی رو به افول و نزول است. حاشیهپردازیهای بیمورد، تحلیلهای سطحی و بعضاً نادرست، اصرار بر اثبات پیشبینیهای درست (حتی اگر به قیمت انحراف از اصل گزارش باشد) و ارائه هیجان مصنوعی از صحنههایی که گزارشگر از قبل دیده، از جمله آسیبهایی است که کیفیت گزارشگری ورزشی در کشورمان را بهشدت خدشهدار کرده است.
مقایسه گزارشهای ورزشی داخلی با نمونههای بینالمللی، بویژه گزارشهای انگلیسیزبان، به خوبی گویای این تفاوت فاحش است. گزارشگران انگلیسی، با تسلط کامل بر زبان، اطلاعات فنی دقیق و لحنی حرفهای و بیطرفانه، تمرکز خود را بر روایت دقیق و هیجانانگیز بازی معطوف میکنند. در مقابل، متأسفانه بسیاری از گزارشگران داخلی به جای تمرکز بر اصل بازی، به حاشیهپردازیهای بیربط، اظهارنظرهای شخصی و گاه مغرضانه و تلاش برای نمایش دادن خود میپردازند. این امر نه تنها باعث عصبانیت و آزردگی خاطر تماشاگران میشود، بلکه آنها را از لذت تماشای مسابقه و شور و هیجان آن دور میکند.
یکی از مشکلات اساسی، تأکید بیش از حد برخی گزارشگران بر پیشبینی نتیجه بازی و اصرار بر اثبات درستی این پیشبینیهاست. در فوتبال، هیچ چیز قطعی و قابل پیشبینی نیست و تأکید دائمی بر یک پیشبینی درست، نه تنها با استقبال بیننده تلویزیونی همراه نمیشود، بلکه فضای حاکم بر گزارش را به حاشیه برده و به قول معروف، «روی اعصاب بیننده راه میرود».
استفاده از نمایشگر دوم برای مشاهده بازی با اندکی تأخیر و ارائه هیجان مصنوعی از صحنههایی که گزارشگر از قبل دیده نیز با اصل صداقت در تناقض است. این کار نه تنها اطلاعات گزارشگر را افزایش نمیدهد، بلکه او را به یک «فیکنیوز» (Fake News) ورزشی تبدیل میکند که سعی دارد تماشاگر را فریب دهد.
معضل دیگری که در سالهای اخیر گریبانگیر گزارشگری ورزشی ایران شده، عدم تربیت و پرورش استعدادهای جدید و جایگزینی شایسته برای گزارشگران باتجربه و حرفهای است. متأسفانه، پس از کوچ گزارشگران درجه یک از صدا و سیما، این سازمان نتوانسته جایگزینهای مناسبی برای آنها تربیت کند و به جای آن، به برخی گزارشگران جوان و کمتجربه بیش از حد بها داده است. نمونه بارز این موضوع، گزارش «سعید زلفی» در بازی صعود ایران به جام جهانی بود. گزارش یکطرفه و اغراقآمیز زلفی، دقایق غیر قابل تحملی را برای بینندگان رقم زد. تعریف و تمجید اغراقآمیز از بازیکنان معمولی و حتی پراشتباه تیم ملی و ارائه تصویری غیرواقعی از قدرت و توانایی تیم ایران، ازجمله ایراداتی بود که به گزارش زلفی وارد شد.
از دیگر نمونههای برجسته این روند رو به افول، میتوان به نامهایی همچون محمد سیانکی اشاره کرد؛ گزارشگری که صدایش هیچ قرابتی با گزارش فوتبال ندارد و یا علی دهقانی که این اواخر بیجهت فرصت یافت به عنوان گزارشگر بازیهای لیگ برتر عرض اندام کرده و تریبون را در اختیار بگیرد. اینکه چطور سازمان صدا و سیما طی این سالها نتوانسته به جای این افراد تکراری که صدای دلنشینی ندارند و با اطلاعات حداقلی و گاه پیش پا افتاده گام به عرصه میگذارند، گزینههای جذابی را از میان سرمایهها و جوانهای این مرز و بوم بیابد، سؤالی است که تفکر اساسی مسئولان و سیاستگذاران در این سازمان را میطلبد.
در این میان، ظهور پلتفرمهای جدید و نوظهور که اقدام به جذب گزارشگران حرفهای و محبوبی چون «فرشاد محمدی مرام» و «عادل فردوسیپور» کردهاند، نویدبخش روزهای بهتری برای گزارشگری ورزشی در ایران است. این پلتفرمها، با ارائه گزارشهای باکیفیت و جذاب، توانستهاند حجم قابل توجهی از مخاطبان را به سمت خود جذب کنند و از نظر آماری، از صدا و سیما پیشی بگیرند. این امر، زنگ خطری برای صدا و سیما است و نشان میدهد که اگر این سازمان به اصلاح روند فعلی و تربیت گزارشگران حرفهای و متعهد اقدام نکند، بهزودی مخاطبان خود را به طور کامل از دست خواهد داد.
در پایان، امید است که مسئولان صدا و سیما با درک اهمیت گزارشگری ورزشی و نقش آن در افزایش جذابیت و هیجان تماشای مسابقات، به تربیت و پرورش استعدادهای جدید، توجه به نظرات مخاطبان و ایجاد فضایی رقابتی و سالم در این عرصه اقدام کنند. در غیر این صورت، شاهد افول هرچه بیشتر گزارشگری ورزشی در ایران و نارضایتی روزافزون مخاطبان خواهیم بود.
انتهای پیام/