فیلم شوهر ستاره که در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده با روایتی ساده به بررسی یک موضوع پیچیده اجتماعی و انسانی میپردازد و سعی دارد تا چالشهای کلیدی که در زندگی امروزی وجود دارد را به تصویر بکشد.
بخش بعلاوه فجر چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به مدیریت داود نامور با همراهی انجمن صنفی تماشاخانههای خصوصی ایران و همراهی گروههای نمایشی تماشاخانههای خصوصی به صورت رقابتی در بخش جنبی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برگزار شد روز گذشته برگزیدگانش را شناخت.
فیلم سینمایی «۷۰ سی»، اولین تجربه کارگردانی بهرام افشاری، نه تنها فرصتی برای نمایش تواناییهای این بازیگر پرطرفدار در پشت دوربین است، بلکه تلاشی است برای ورود به قلمرو کمدیهای اجتماعی-خانوادگی که پیش از این سریالهایی چون «پایتخت» در آن موفق بودهاند.
فیلم سینمایی «زودپز» بازگشتی متفاوت برای رامبد جوان، کارگردان و بازیگر محبوب ایرانی است که پس از سالها اجرای تلویزیونی پرمخاطب در «خندوانه»، با یک کمدی اجتماعی با پسزمینهای تلخ به پرده سینماها بازگشته است.
فیلم «سال گربه» به کارگردانی مصطفی تقیزاده که دومین تجربه سینمایی او پس از یک درام معمایی متفاوت است، نشاندهنده یک چرخش ناگهانی و البته ناموفق به سمت سینمای کمدی رایج در بازار امروز ایران است. این پدیده که کارگردانان با کارنامههایی جدی، تحت تأثیر رونق بازار کمدی، به این ژانر روی میآورند (نمونهی بارز آن ورود کیانوش عیاری با اثر ضعیفی چون «ویلای ساحلی» بود)، در مورد تقیزاده نیز تکرار شده و نتیجهای جز زیان برای بیننده نداشته است.
«هتل»، جدیدترین محصول از مثلث موفق (و اکنون بیدقت) مسعود اطیابی، شایسته و احتمالاً با حضور بازیگران ثابت گیشهپسند، نه یک اثر سینمایی، بلکه نمودی از تکرار یک فرمول اشباعشده است که پیشتر در کمدیهای «بند تنبانی» سینما و نمایش خانگی شاهد بودهایم.
مجموعه فیلمهای «تگزاس» در سینمای ایران، پدیدهای نسبتاً نادر است: یک سری فیلم کمدی دنبالهدار که توانسته با اتکا به زوج هنری سام درخشانی و پژمان جمشیدی، مخاطبان زیادی را به سینما بکشاند. در این میان، «تگزاس ۳» با کارگردانی مسعود اطیابی، در حالی روی پرده رفته که انتظارات را برآورده نکرده است.
لیلی عاج، نمایشنامهنویس و کارگردان باسابقهی تئاتر، با فیلم «سرهنگ ثریا» نخستین تجربهی سینمایی خود را پشت سر گذاشته است؛ فیلمی که در ظاهر با سوژهای بکر و احساسبرانگیز سر و کار دارد، اما در اجرا و فرم، نتوانسته ظرفیت عاطفی و دراماتیک خود را به تصویر بکشد.
«بیبدن» آخرین ساخته مرتضی حسین علیزاده از همان نخستین لحظات تماشای خود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد یکی از پرسروصداترین پروندههای جنایی دهه نود، قتل «غزاله شکور» میاندازد. هرچند سازندگان، شباهت اثرشان به آن پرونده را انکار کرده و فیلم را ترکیبی از چند ماجرای مختلف دانستهاند، اما جزئیات داستان بهقدری همپوشان با واقعیت آن پرونده است که این انکار چندان قابلباور نیست.
آخرین اثر سینمایی زندهیاد کیومرث پوراحمد، یعنی فیلم «پرونده باز است»، از همان ابتدا زیر سایهی سنگین میراث جاودانهی او، یعنی «قصههای مجید»، قرار میگیرد.
سینمای ایران مدتی است که تبدیل به جولانگاهی برای کمدیهای تجاری شده است؛ آثاری که تنها هدفشان، اشغال پردههای سینما برای فروش حداکثری است، فارغ از کیفیت هنری یا محتوایی. در این بازار، حضور کارگردانانی با کارنامههای درخشان و جدی در ژانرهای دیگر، گاهی منجر به نتایج ناامیدکننده میشود.
فیلم اول امید شمس، «ملاقات خصوصی»، قدمی جسورانه و ضروری در سینمای ایران محسوب میشود. این فیلم نه تنها یک داستان عاشقانه متمایز را روایت میکند، بلکه با تزریق لحن واقعگرایانه و بیپروا، توانسته است کلیشههای ژانر خود را به چالش بکشد.
فیلم «دسته دختران» ساخته منیر قیدی، ادامه مسیر او در پرداختن به زنان قهرمان در تاریخ معاصر ایران است؛ تلاشی که در اثر قبلی او، «ویلاییها»، با تمرکز هوشمندانهتر بر داستان و شخصیتها، به موفقیت رسید.در این اثر جدید، قیدی با بودجهای بیشتر، پای خود را مستقیماً به دل میدان جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، بهویژه در مقطع آزادسازی خرمشهر، میگذارد.